سکس مامانم و همکاراش

1395/11/07

سلام به همه می خواستم داستان سکس مامانم با همکارش رو تعریف کنم.
من اسمم علی 17 سالمه اسم مامانم هم مژگان و 40 سالشه و وزنش 70 و قدش هم 170 و یه چهره معمولی داره ما یه خونواده سه نفره هستیم بابام کارمند راهن و شبا هم تو آژانس کار می کنه ما تو تهران زندگی می کنیم
حالا بریم سر داستان. 4 سال پیش وضع مالی ما یه کم به هم ریخته بود به همین خاطر مامانم هم می خواست بره سر کار ولی بابام خیلی غیرتی بود و دوست نداشت تا این که به اصرار مامانم قبول کرد بعد از چند وقت و گشتن دنبال کار به وسیله ی یکی از آشناهامون مامانم کارمند مخابرات شد اوایل مامانم به خاطر بابام با چادر و با حجاب می رفت ولی به مرور این حجاب کم شد تا جایی که با یه مانتو کوتاه و شلوار پارچه ای تنگ و آرایش می رفت اداره و واسم سوال بود چرا اداره بهش گیر نمیده بابام هم چون مامانم کم کم بی حجاب شده بود انگار یه جوری عادت کرده بود درکل مامانم دیگه خیلی بد می گشت طوری که من که پسرش بودم با دیدنش راست می کردم تا اینکه یه روز صبح تابستون من می خواستم برم مدرسه چون تجدید شده بودم و کلاس فوق العاده داشتم برا همین بیدار شدم و مامانمم برای رفتن به اداره بیدار کردم که مامانم گفت حالم خوب نیست و نمی تونم برم منم خداحافظی کردم و با بابام رفتم مدرسه بابام منو رسوند و رفت راهن چون کارمن اونجاست اون روز زنگ آخر معلممون نتونست بیاد کلاس و برا همین ما رو خیلی زود تر تعطیل کردند من به رفیقم رضا که خیلی با هم صمیمی هستیم گفتم بیا بریم خونه ما پی اس بازی کنیم اونم قبول کرد رسیدیم سر کوچمون که دیدم 2 تا مرد جلوی خونمون از یک پراید مشکی پیاده شدند اونا همکارای مامانم تو اداره بودند و من چون قبلا اونارو دیده بودم می شناختم اونا رفت سمت در خونه ما و زنگ خونمونو زدن منم سریع رضا رو کشوندم پشت درخت و قایم شدیم رضا گفت چی شده اونا فامیلاتونا گفتم نه همکار های مامان هستن گفت اینجا چی کار می کنند گفتم نمیدونم در باز شد و اونا رفتن تو بعد چند دقیقه منم کلید انداختم و با رضا رفتیم تو خونه ما قدیمیه و حیاط دار و یه حیاط پشت هم داره ما وارد حیاط شدیم در داخل خونه باز بود به رضا یواش گفتم تو اینجا بمون من برم تو ببینم چه خبره در باز بود و داخل معلوم بود رفتم تو حال و اونجا کسی نبود یواشکی اتاقا رو نگاه کردم اونجا هم کسی نبود که ناگهان یه صدا هایی از حیاط پشت اومد از پنجره آشپزخونه می شد حیاط رو دید رفتم که ببینم که شاخ در آوردم داشتم دیونه می شدم که دارم چی می بینم همکارای مامانم رو تختی که تو حیاط پشت بود نشسته بودن و مامان مژگانم با یه شورت مشکی وسطشون نشست بود و اونا داشتن می مالیدنشاول فکر کردم شاید بزور وارد شدن و دارن اذیتش می کنند تا اینکه دیدم مامانم خیلی هم راضی داره حال می کنه در حال دیدن بودم که برگشتم پشت سرم رو رضا رو دیدم که اونجا ایستاده بود و هنگ کرده بود و گفت داداش اینجا چه خبره گفتم نمیدونم دوست نداشتم رضا این صحنه ها رو ببینه ولی کاری نمی شد کرد در این حال مامانمم داشت با اونا لب می گرفت از رو شلوار کیرشونو می مالید بعد مامانم بلند شد و شورش رو در آورد اولین بارم بود مامانمو بدون صورت می بینم و واسه یه پسر 17 ساله خیلی عجیبه کوس و کون مامانشو ببینه مامانم پس از در آوردن شورتش رفت و کیر اونارو در آورد یکیشون کیرش بزرگ و بود او یکی هم معمولی مامانم شروع کرد به ساک زدن و کیر رو تا ته می کرد تو حلقس و با اون دستش هم برای اون یکی جق می زد در این حال دیدم رضا شلوارشو کشید پایین و داشت کیرشو می مالید که بهش گفتم کسکش چی کار می کنی اونم گفت داش مامانتو نگاه کن چه کوسیه به خدا دیگه نمی تونم جق نزنم منم دیدم راست ميگه شلوارمو کشیدم پایین و شروع کردم به جق زدن مامانمم داش کیر همکارشو می خورد که اون یکی همکارش از پشت بقل کرد و انداختش رو تخت مامانمم سریع پاهاش باز کرد که راحت بتونن بکننش او نا هم نوبتی می رفتند جلو مامانمو از کوس می کردن مامانمم حال می کرد بعد یکی از مردا خوابید رو تخت و مامانمو خوابوند روش و اون یکی مرده ام خوابید روی مامانم طوری که مامانم وسط این دوتا بود واسم خیلی جالب بود که مامانمو وسط دو تا مرد در حال گاییده شدن می دیدم مامانم مثل جند ها حرفه ای بود و با دستش کیر و تو کوسش جا کرد و اون یکی مرد هم یه توف انداخت سر کیرشو و کیرشو گذاشت دم سوراخ کون مامانم و یواش یواش کرد تو تا این که دو تاشون تلمبه هاشونو سریع تر کردن و مامانم هم داش حال می کرد بعد چند دقیقه یکی از مردا آهی کشیدو تلمبشو قطع کرد فهمیدم که ارضا شده و ابشو تو کون مامانم خالی کرده بعد از رو مامانم بلند شد و مامانم هم رو کیر اون یکی همکارش بالا و پایین می پرید همکار مامانم سریع کیرشو از کوس مامانم کشید بیرون و ابشو رو شکم مامانم خالی کرد و بی حال افتاد اونا چند دقیقه بی حال افتاده بودن که مامانم ازشون تشکر کرد و گفت زود تر برید که پسرم میاد اونا هم پاشدن لباس بپوشن که من به رضا اشاره کردم که بریم بیرون بعد این که اومدیم بیرون رضا گفت خوش به حالت علی که چنین مامانی داری منم خندیدم و گفتم رضا فقط درباره امروز به کسی چیزی نگو اونم قول داد که نگه منم با رضا خداحافظی کردم و بعد نیم ساعت اومد خونه مامانم مثل همیشه بود و بهش سلام کردم و رفتم تو اتاقم .
دیدن سکس مامانم با اون مردا خیلی روم تاثیر گذاشته و خیلی دوست دارم منم مامانمو بکنم ولی نمی دونم چجوری بهش بگم که بهم بده امیدوارم از خاطرم که گفتم خوشتون بیاد و ازتون کمک می خوام که بهم بگید چجوری بهش بگم تا بتونم بکنمش پیشنهاد هاتونو کامنت بزارید من می خونم ممنون

نوشته: علی


👍 10
👎 22
202945 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

576218
2017-01-26 23:25:09 +0330 +0330

یعنی خاک قرمز کره مریخ تو سرت بی غیرت هر چند کسشعر محض بود میفهمی؟؟؟محضضضض

2 ❤️

576220
2017-01-26 23:42:25 +0330 +0330

خودت چه کونی هستی وقتی مامانت. اینه که گفتی ،

2 ❤️

576234
2017-01-27 00:14:25 +0330 +0330
NA

ﺍﯾ ﺟﻐﯽ ﭘﻠﯿﺪ.ﺷﺎﺷﯿﺪﻡ ﺗﻮ ﻣﺨ پوکت.

0 ❤️

576239
2017-01-27 00:54:34 +0330 +0330

قدرت تخیلت خیلی خوبه دادا…ولی اگه کسی بخواد از این کارا بکنه همهخی جوانب رو میسنجه که لو نره مگه اینکه دیگه مامانت خیلی حاش خراب بوده

0 ❤️

576247
2017-01-27 01:29:40 +0330 +0330
NA

زبان قاصر است از جمله ای در وصف تو
کییر منجمد گوزن شمالی تو کوونت
بی زحمت آدرس بده بچه های شهوانی یک ون دربست بیایم از خجالت مامانت در بیایم
شرت یا شورت یا شورش یا صورت ما آخر نفهمیدیم مامانت کدومشو درآورد. حیف اسم‌علی برای تو اسمتو باید میذاشتن برگ تربچه

1 ❤️

576248
2017-01-27 01:32:54 +0330 +0330

ﮔﻔﺘﻢ ﮐﺴﮑﺶ ﭼﯽ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺍﻭﻧﻢ ﮔﻔﺖ ﺩﺍﺵ ﻣﺎﻣﺎﻧﺘﻮ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ﭼﻪ ﮐﻮﺳﯿﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﺟﻖ ﻧﺰﻧﻢ ﻣﻨﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻴﮕﻪ ﺷﻠﻮﺍﺭﻣﻮ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺟﻖ ﺯﺩﻥ و…

تواون شرایط تنهاچیزی که باعث شد غیرتت فوران کنه همین بود؟؟مطمئنی چیزدیگه ای برای غیرتی شدن نبود؟؟تازه همینم که بعدش ریدی وخودتم شلوارتو کشیدی پایین.

مسلما دروغ میگی ولی همین که این فکروخیالا رودرمورد مادرت میکنی نشون میده چه شخصیت بارزی هستی.درآینده کسکش خوبی ازت درمیاد.

0 ❤️

576254
2017-01-27 02:47:07 +0330 +0330

کس گفتی کسخل

0 ❤️

576255
2017-01-27 03:00:17 +0330 +0330

من پس از 3سال , کلا در این شهوانی یک چیزو خیلی پسندیدم و باور کنید اگه بگم که یکی از اصلی ترین دلایلی که به اینجا سرمیزنم این مورده, دروغ نگفتم و میدونم که بچه های سایت اکثرشون و بخصوص قدیمی تر ها هم با من در این زمینه هم نظر هستند. اینکه داستان دروغ و تخیل محض بود هیچ شکی توش نیست و خیلی هم تابلو دروغ بود. اما اینارو ول کنید! بچسبید به قسمت نظرات زیر داستانها … باور کنید این نظراتی که بچه ها در زیر داستانهای شهوانی میزارن به اندازه کل مطالب سایت ارزش خوندن دارن. واقعا دم همه شون گرم. من که این قسمتو خیلی دوست دارم. انصافا خوندنی هستن همه شون…

3 ❤️

576259
2017-01-27 03:43:21 +0330 +0330

ای کیرم دهن اون کسکشی که به امثال تو بگه اشرف مخلوقات
تو کسکش ملجواقتم نیستی

0 ❤️

576290
2017-01-27 07:51:18 +0330 +0330

افرین به غیرتت 🤤

1 ❤️

576311
2017-01-27 09:26:04 +0330 +0330

کاش نویسندگانی که این مطالب رو مینویسن قبل از ارسال به آدمین خودشون چند بار متن رو بخوانن بعد تحلیل کنن که آیا مخاطبین این نوشته ها رو باور میکنن یا نه !
نسل جدید گذشته از سواد،شعور و درک بالایی دارن
یکم در نوشتن و عناوین دقت کنید
قرار نیست هر متنی که نوشته میشه داستان سکسی باشه
غریب به اتفاق این نوشته بیشتر به تخیلات هستش تا واقعیت و توهین به درک خواننده!

0 ❤️

576321
2017-01-27 10:01:20 +0330 +0330

بهش نزدیک شو تا وابستت بشه سکس با مامان خیلی لذت داره من پنج سالی میشه دارم تجربش میکنم

0 ❤️

576329
2017-01-27 10:38:57 +0330 +0330

برو به مامانت بگو :
مامان مشکل مخابراتی دارم ! خودش میفهمه میکشه پایین :)

2 ❤️

576337
2017-01-27 10:54:18 +0330 +0330

ببخشید خونتونو سم پاشی کرده بودن که مامانت تو حیاط کس میداد

2 ❤️

576346
2017-01-27 11:39:51 +0330 +0330

دوست گرامی با سلام داستان شما کاملا تخیلی و دروغ بود چرا؟چون یک خانم هیچوقت برای سکس مردای غریبه رو توی خونه خودش نمیاره مگر اینکه بودن آن مرد در خانه توجیه پذیر باشه مثلا برادر شوهر یا از اقوام نزدیکش باشه اونم خانه ای که پسر و شوهر اون خانم کلید دارن در اینطور مواقع معمولا مرد خونه رو جور میکنه نه اینکه یک خانم دو مرد غریبه روببره خونه

0 ❤️

576398
2017-01-27 15:57:38 +0330 +0330

بعد بگید چرا بارون نمیاد
تو کسکش باعثشی دیگه

0 ❤️

576411
2017-01-27 17:15:28 +0330 +0330

مامانت و خودت بیا بکنمتون

0 ❤️

576415
2017-01-27 17:31:25 +0330 +0330

كيرم تو مامانت

0 ❤️

576421
2017-01-27 17:58:57 +0330 +0330
NA

کمک میخوای مامنتو بکنی ارزش کیر از تو بیشتره وگرنه حواله کونت میکردم

0 ❤️

576428
2017-01-27 18:37:41 +0330 +0330

من کاری به داستان ندارم. mimi1368 شما خیلی روحیه معصوم و ساده ای دارین. کی گفته خانوم کسی رو نمیبره خونشون؟ برای من خیلی اتفاق افتاده که با یکی بیرون آَنا شم بعد برم خونمون

1 ❤️

576444
2017-01-27 20:36:43 +0330 +0330

هر چه داستان کسشعر تر
نظرات از آن بدتر!!
طوری ميگه زن مرد رو نمی بره خونه اش
انگار ما زن های شوهر دارو تو کوچه میکنیم
از اون کس لبس که ميگه شما ساده و معصومی بگذریم!!
حالا طرف منظورش خودش بود که تا حالا کیر نبرده خونه! (dash)

0 ❤️

576520
2017-01-28 03:15:40 +0330 +0330

هر چی داستان بدتر نظرات جذاب تر…

عاشق نظر مهناز تپلی شدم، گفته بهش بگو مشکل مخابراتی دارم…
درضمن من دوست دختر قبلیم رو تو خونه خودش سکس میکردیم، این جدیده هم شکر خدا تنها زندگی میکنه، خونه خودش مکانه…

0 ❤️

576585
2017-01-28 13:44:38 +0330 +0330

بابات دیگه چرا میرفت بیرون سر کار یه عرضه محصولات جلو و عقب و ممه واسه مامانت میزد از تولید به مصرف هم بود درآمدش هم احتمالا خوب بوده

0 ❤️

576587
2017-01-28 14:00:45 +0330 +0330

ای جون
چی میشه منم یه روز بیام خونه ببینم زنم داره وسط دوتا کیر کلفت دست و پا میزنه.

1 ❤️

576603
2017-01-28 16:40:02 +0330 +0330

بگو بیا بکنمت

0 ❤️

576887
2017-01-30 18:15:48 +0330 +0330

داستان تحريك كننده اي بود، تخيل خوبي داري كه واسه داستان نويسي سكسي لازمه

توصيه: يه بار داستانتو بخون و غلطهاي املاييشو بگير

1 ❤️

577330
2017-02-02 16:13:40 +0330 +0330

منم مامانمو چند سال پی که میگفت داره میره خونه فامیل سر خیابون موقع برگشت یکی از همکارش رسوند چه حالی کرده دیوث یعنی چی بود که به خاطرش حاظر شده که باهاش بره فک کنم قضه وام 5 میلیونی بود که براش داده بودن

0 ❤️

578537
2017-02-10 09:18:56 +0330 +0330
NA

مامانتو بیار برای ما تا بهت یاد بدیم چطوری مامانتو بکنی

0 ❤️

755491
2019-03-19 22:40:47 +0330 +0330

یعنی فکر ام کردی و این اراجیف رو نوشتی.جغول خان

0 ❤️