سكس با دختر عمه كه آخرش عزا شد

1393/12/04

سلام من دانيال هستم بيست و پنج سالمه اين داستان برميگرده به پنج سال پيش هيكلم بد نيس تپلم يه خورده ولي رو فرمم راستي اين داستان هم واقعيه پولم نميدين كه بهتون دروغ بگم بگذريم … من پنج تا عمه دارم كه هر پنجتاشون پسر دارن ولي يكيشون يه دختر داره كه ازدواج كرده و شوهرشم خوبه . به بار داشتم تو فيسبوك ميچرخيدم ديدم يه نفر يه درخواست دوستي برام داد نوشته بود مهناز قبولش كردم و گفت من دختر عمت هستم خوشال شدم و شروع كرديم به صحبت اخرش در عين ناباوري گفت اين شماره منه خواستي پم تو لاين يا واتساپ بهم بده گفتم باشه شماره رو دخيره كردمو پم دادم تقريبا ميشد گفت به شش ماه و خورده اي باهم در فضاي مجازي بوديم يه بار كه شهوتم زده بود بالا ،راستي از اون نگفتم نه زياد زشته و ن زياد خوشگل ولي اندام خوبي داره يه رون ها ي درشت همراه با كون طاقچه اي و سينه هاي فك كنم ٩٠.٩٥ داشتم ميگفتم حشري شده بودم بهش پم دادم دختر عمه حالم بده مريضم حال ندارم گفت چته سرما خوردي گفتم نه مريضم گفت چته گفتم روم نميشه بگم واااا منو محرم اسرارت بدون ديگه با اصرار زياد بهش گفتم: ديشب وقتي خوابيدم صب كه پاشدم ديدم تموم شرتم خيسه رفتم حموم ديدم يه مايع سفيد رنگي اومده تو شورتم(خودمو زدم ب اون راه كه اوه من بلد نيستم)گفت خوب اين ي چيز عاديه بعدش گفت تو خواب شهوتي شده تا اينو گفت برق سه فاز از كلم پريد گفتم بله؟؟؟؟؟؟؟ گفت نگو نميدوني كه شما جوونا ماهارو ميبرين پاي چشمه تشنه برميگردونين بعد ديگه چيزي نگفتم حالا مشكلي ندارم؟؟ گفت نه ديگه بعد از عذر خواهي رفتم خوابيدم صبحش پاشدم ديدم يه هفت هشتا پم داده منم مث تو شدم چيكار كنم صبحي تو شورتم از اون سفيدا بود جلوشم يه استيكر خنده گذاشته بود منم كه داشتم شاخ در ميووردم گفتم نميدونم حالا ميخواي چيكار كني گفت هيچي ميرم حموم گذشت و گذشت تا اينكه ديدم داره ميزنگه برداشتم بعد از احوال پرسي گفت سياوش رفته تهران محمد مرصا(پسراش) رو هم رفتن خونه پژمان (داداشش)گفت برا ناهار بيا خونه ما گفتم باشه راهي شدم و رفتم خونشون ديدم خيلي محجبه نشسته اونجا تازه از نماز پاشده بود خوش أمد گويي و پذيرايي و كاري كرد كه من داشتم از خجالت اب ميشدم باهام رو بوسي هم كرد با گذشت زمان حجابش هم كمكم مي افتاد تا اينكه بعد از شام با يه بدون استين و يه ساپورت ك اون كونش مثه طاقچه افتاده بود بيرون تنش بود يه باره اومد پيشم نشست و از جريان اون روز من و اون روز خودش پرسيد كلي در اون درجيان صحبت كرديم كه ديگه خانم كامل شهوتي شده بود و اومد كنارم كه من حواسم پرت شد يه باره كيرمو گرفت وفقط ميگفت ميخام منم روم باز شد سينه هاشو فشار ميدادم باهاش لب ميگرفتم انقده لباشو خوردم بعد شلوارمو در اورد شروع كرد ب ساك زدن خوب خورد كه داشت ابم ميومد گفتم بسه بعد رفت از تو اتاق ماندوم اورد زد به سر كير من و و گفت اول كسمو بخور دلم بر نداش خيس بود و بويي ميداد منم ي كم خوردم ولي وقتي يه كم خوردم انگار دلم خواست و بيشتو ميخوردم كه ديدم داره ناله ميكنه بلند شدم كيرمو كردم تو كسش و تلنبه ميزدم و انقد جيغ و داد كرد كه گوشم پارت شد برگشت گفت از كون بكنم كونشو ديدم ديدم سوراخش بازه ازش پرسيدم چرا اينجوري شده گفت بعد بهت ميگم يه خورده كه كردمش اب اومد فوري برگشت و كاندومو در اورد و همه ابشو ريخت تو دهنش تا قطره اخرش خورد وبعد گفت من ارضا نشدم ديگه رفتم تو يخچال براش هويج اوردم گفت نميخوام با دستات ارضام كن منم كه بلد نبودم يه كمي دست انداختم روش مثه فيلما ديگه ارضاش كردم و اونم لرزيد، بعد رفتيم حموم و برگشتيم بهم گفت كونش رو تو دبيرستان لا داده ميگفت دوس پسراش كردنش ديگت اون روز تموم شد بعد از سه ماه هميشه باهم با تلفن رابطه داشتيم يه بار كه بصورت اتفاقي رفتم تو محل كار پدرم ديدم داماد عمم شوهر مهناز نشسته اونجا و داره با تبلتش ي چيز نشون پدرم ميده اومدم تو بعد از احوال پرسي اومدم تو تبلتو نگاه كنم كه يباره بابام تبلتو گذاشت و يه سيلي محكم بهم زد گريم گرفت و بعد از كلي بگو مگو بابام گفت امشب با مهناز بياين خونه ما منم كنج اتاق زانو ب سينه زده بودم تا بابام بلند شد در اتاق شركتشو قفل كرد و رفت كلي التماس كردم ساعت نه شب بود ديدم دادش بزرگم اومد دنبالم كلي هم اون كتكم زد و رفتبم خونه ديدم مهناز سياه و كبوده و مامانمم گريه ميكنه از صحبتايي كه شد بگذريم فقط فهميدم كه تو خونش دوربين از اين كوچولو ها كار گذاشته نتيجه اين شد كه سياوش گفت من مهنا زو طلاق ميدم و ميرم بعد از اون كه اونا رفتن منو دوباره همگي كتك زدن خوابيديم و صبح ساعت سه پاشدم يه نامه نوشتم از خداحافظي و اين چرت و پرت ها و حركت كردم به طرف تبريز اومدم ترمينال و رفتم تبريز تا دوماه خودمو گم و گور كردم از دستشون تا اينكه تو تبريز يه كار تو كارواشي گيرم اومد و صبحا ميرفتم كار زندگيم بد نبود يه اتاقچه بالاي كارواش داشتم زندگي ميكردم الان از اون جريان پنج سال ميگذره و الانم زندگي خوبي دارم ماشين دارم يه خونه ي كوچيك و لي زندگي ارومي دارم بدون دغدغه الان دلم ميخواد برگردم چ كنم؟؟؟

نوشته: دانیال


👍 0
👎 1
92372 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

454179
2015-02-23 16:36:23 +0330 +0330

هیچی برو زن صاحب کارواش رو بگا

3 ❤️

454180
2015-02-23 16:47:52 +0330 +0330

وضعیتت خیلی تخمیه پسر البته چوب خدا دسته بیله نباید زن مردمو بکنی جیزه ولی برنگرد چون واسشون مردی

0 ❤️

454183
2015-02-23 17:50:35 +0330 +0330

به زبون خیلی ساده میگم ریدی
تو تا صد سال دیگه تو خونوادتون وجودخارجی نخواهی داشت
بازم باهوشی داماد عمت
تو همون اتاق کارواشه بده تا روزیت در بیاد بدبخت
راسی نگفتی اون بدبخت دختر عمت چه بلایی سرش اومد؟

0 ❤️

454184
2015-02-23 18:17:13 +0330 +0330
NA

برو خانوادتو ببین الان فراموش کردن کم رنگ شده خدا هم جوابتو داد

0 ❤️

454185
2015-02-23 21:49:34 +0330 +0330

كيرمو كردم تو كسش و تلنبه ميزدم و انقد جيغ و داد كرد كه گوشم پارت شد برگشت گفت از كون بكنم كونشو ديدم ديدم سوراخش بازه ازش پرسيدم چرا اينجوري شده گفت بعد بهت ميگم يه خورده كه كردمش اب اومد فوري برگشت و كاندومو در اورد و همه ابشو ريخت تو دهنش تا قطره اخرش خورد وبعد گفت من ارضا نشدم

توله سگ عن چهره روان جقی
کی کاندوم رو کشیده بودی رو کیرت ؟
متجلق مخ گوزیده ی کیریه پریود عنی
اینقدر جق زدی ضمیر اول شخص و دوم شخص و فعل و فاعل و مفعول و… رو قاطی کردی
ای اول شخص و آخر شخصت رو سگ نازنینم بگاد ، ننویس

0 ❤️

454186
2015-02-23 23:50:04 +0330 +0330

آخه کسکش 5 سال پیش لاین و واتسآپ کجا بود؟؟؟
کیر تو کس مادر آدم دروغگو

0 ❤️

454187
2015-02-24 00:58:05 +0330 +0330

mamba کارواشی چقد درآمدش خوبه!!!

0 ❤️

454188
2015-02-24 01:36:04 +0330 +0330
NA

البته من معتقدم که هر سوراخی که دیدی داره میده باید بکنی چون اگه نکنی یکی دیگه میکنه.ولی زن شوهردار و زدن پرده دختر خدایی کار درستی نیست.ولی خب برگرد همون دختر عمتو بگیرش.خخ

0 ❤️

454189
2015-02-24 02:21:00 +0330 +0330
NA

اگه حرف تبلت رو نمیزدی بهتر بود.ریدی تو داستان

0 ❤️

454190
2015-02-24 06:37:28 +0330 +0330
NA

5 ساله پیش لاین داشتیم اصلا اندروید به وجود امده بود آره…

0 ❤️

454191
2015-02-24 07:34:54 +0330 +0330
NA

خوب خوبه دیگه ننویس ریدی بد ریدی
مجلوق جلاق زاده آخه این کسشعرا رو از کجا میاری مینویسی بیسواد گاگول پارت؟نه پارت؟ جاکش کون هرچقدرم که گشاد باشه جمع میشه و موقع سکس باید بازش کرد کیر تو مغزت روانپریش
و بعدشم خیلی جاکشی که زن شوهر دارو کردی…
من با دختر عمم لجم گیرمو بیوفته میکنمش صدا سگ بده اما جاکش من مثل تو نیستم که به ناموس کسی دست بزنم اونم زنی که مالک داره!!!
من نمیدونم این مردای ایرانی غیرت و شرفشون کجا رفته یکی میاد از زنش مینویسه یکی از مادر و خواهرش مینویسه یکی میاد مثل این کس کش از زنای شوهردار فامیلش مینویسه یکیم میاد از زنای شوهردار مردم مینویسه
درسته میگن تا کرم از زن نباشه مرد نمیره طرفش اما مرد هم باید جذبه داشته باشه بتونه با تمام شهوتش لعنت بر شیطون بفرسته و بره یجا خودشو خالی کنه با خودارضایی یا اصلا از اون افکار بیاد بیرون
ببین کونی این همش کسشعره برفرضم که واقعیت باشه اصلا طرف خانوادت برنگرد که تو ی لکه ننگی
تف تو ذات و ریشت…
وقت مارو هم با کسشعرات نگیر لاشی
خاک عالم بر سرت
کیر بردی بر درت

2 ❤️

454192
2015-02-24 07:51:24 +0330 +0330
NA

بیچاره مهناز .
درسته که کارش اشتباه بوده ولی خدا به دادش برسه بد جوری رسوا شده تو که از همه چیز فرار کردی .ولی دهن اون شوهری رو سرویس که تو خونش دوربین کار میزاره

0 ❤️

454193
2015-02-24 07:54:03 +0330 +0330
NA

خب تا تو باشی از این کوه خوریا نکنی من جای شوهر طرف ب.دم تو و زنرو روهم دار میزدم

0 ❤️

454194
2015-02-24 08:33:17 +0330 +0330

برنگرد واسه خودت زندگی داری.واسشون مردی.تو رو مایه ی ننگ میدونن.ب زندگیت بچسب

0 ❤️

454195
2015-02-24 09:36:52 +0330 +0330
NA

از آرشام داستان قبلی کونی تر تویی.

0 ❤️

454196
2015-02-24 10:11:58 +0330 +0330

diablo کسخل

0 ❤️

454197
2015-02-24 18:24:21 +0330 +0330
NA

ba tashakor az dooostan ke hamaye matalebo roshan kardan va elame inke motenaferam azat jaghiye kirgooz

0 ❤️

454199
2015-02-24 18:53:13 +0330 +0330
NA

؟

0 ❤️

454201
2015-02-25 05:24:08 +0330 +0330

ای ک بچه ها خوب شاشیدن ب خودت و داستانت، دیوز مجبوری اینقدر جلق بزنی ک مخت بپوکه، واس نهار دعوتت کرد و بعد شام خوردید یواش یواش…
احمق گوزو گوشت پارت شد، ماندم کشید سر کیرت،
کونش باز بود، آخه دیوز هر روز هم بده، بعد نیم ساعت از دادن کونش میاد سر جاش،
جون عمت، زن مردم رو کردی، کاری بت نداشتن فقط کتک خوردی، صاحب زنه چطور نذاشت کونت؟ چطور برنامه نچید باز بری زنش رو بکنی، و گیرت بیاره با کل فامیلاش ترتیب رو بده؟
مجبوری آخه، این آ چشونه آخه، مگه زورتون کردن داستان تخمی بنویسید؟
گم شو برو بغل مامانت بتمرگ، گوزو

0 ❤️

454202
2015-02-25 07:24:19 +0330 +0330
NA

واقعا دمت گرم خیلی قشنگ تعریف کردی دمت گرم.تاحالا داستان به ای قشنگی نخونده بودم

0 ❤️

454203
2015-02-25 11:52:39 +0330 +0330
NA

بدجور ريدي دقيقا مثل روزهايي كه من اسهال ميگيرم ريدي.

0 ❤️

454204
2015-02-25 14:17:46 +0330 +0330
NA

اینجا نزدیک خونه من یه کارواش هست میتونی بیایی اینجا هم توی کارواش مشغول بشی هم به من کون بدی هر کسی هم ازت پرسید چرا سوراخت اینقدر بزرگه بگو بعدا دلیلش رو میگم

1 ❤️

454206
2015-04-09 00:07:32 +0430 +0430
NA

يه سيلى بزن به خودت همه چى برميگرده به روز اول
فك كنم هنوز خوابى
شرتت كه هيچ ديگه احتمالاً تمام لباسات خيسه

0 ❤️