من وحید هستم از کرج
از روز اول که دیدمش عاشق کردن این زن شدم اروم بود و خجالتی وقتی بهش سلام میدادم انقد اروم جواب سلاممو میداد که خودشم نمیشنوید
اسمش زهرا خانم بود یه خانم ۲۴ ساله چادری و واقعا خان
من بدجور تو کفش بودم
این زهرا خانم سبزه بود قد بلند و داغ ولی خجالتی که همینم باعث کردنش شد
چند ماهی گذشت از اومدنشون من روز به روز علاقم به کردن این خانم بیشتر میشد تازه از یکی از روستاهای مشهد اومده بودن کرج زیاد اهل معاشرت نبودن
شوهرشم یه ادم سرد و بیروح فکر نکنم ماهی یک بارم با این زهرا خانم سکس میکرد که وقتی تو سکس ازش بپرسیدم کیر شوهرت چطوره میگفت خیلی کوچیکه
حالا از خودم بگم که من ۲۷سالمه یه پسر کیر کلفت و دراز و هر زنی رو که کردم از شدت حالی که با کیر من میکنه بارها ارضا میشه وکسش گشاد میشه
البته خدا فقط بهم کیر داده قیافه و هیکل نداده منم راضیم چون اصل کاریو داده
بریم سر داستان که چی شد من کس زهرا خانم رو جررررررررر دادم
یه روز داشتم هفت صبح میرفتم سر کار که دیدم جلو در واحدشون ایستاده گفتم سلام زهرا خانم گفت سلام که من رفتم یه لحظه گفت ببخشید گفتم جانم
گفت شوهرم رفته سر کار منم رفتم نون بخرم که کلید یادم رفته گوشیمم خونه مونده
خودشم با چادر و دامن و بولیز بود گفت اگه میشه من یه زنگ به شوهرم بزنم کلید بیاره که من قلق در باز کردن اون واحدمون رو بلد بودم گفتم خودم بازش میکنم رفتم یه پیچگوشتی اوردم و سه سوت در رو باز کردم. گفت وایی شما چقد وارد هستید شوهر من از هیچ چی سر در نمیاره الان چند وقته چند تا کار برقی دارم که موندم چکار کنم
گفتم من انجام میدم الانم داشتم میرفتم سر کار که همکارم پیام داد امروز تا ظهر تعطیلیم میخوای بیام انجام بدم
گفت اخه اذیت میشید شما
منم الکی گفتم تا ظهر تعطیلیم گفتم نه بابا چه اذیتی من که الان کار ندارم بالاخره رفتم تو خلاصه چند تا کار بهم گفت و منم اروم اروم انجام میدادم خیالمم راحت بود که شوهرشم سر کاره
زهرا خانم همینجوری چادر رو سرش دورم اینطرف و اونطرف میکرد که گفت این در کابینتمونم افتاده چند بار به شوهرم گفتم ولی سر در نمیاره گفتم باشه برات جا میزنم
منم که دیدم فرصت خوبیه گفتم تنهاییی یه کم سخته شما در رو سر جاش نگه دار تا من ببندم پیچهاشو خلاصه اومد و در رو بالا نگه داشت چون اون در برای کابینتهای بالا بود باید جلوی من میایستاد منم پشتش وایییییی کیرم راست شده بود خودشو چسبونده بود به کابینت منم پشتش خودمو چسبوندم بهش دیدم خجالت کشید و صداش در نیومد کیرمو اروم چسبونده بودم از روی چادرش به کونش و مشغول پیچ بستن شدم چند دقیقه ای بستم و مالوندم که دیدم زهرا خانمم همچین بدش نمیاد من قشنگ کیرمو از رو شلوار لای کونش فشار میدادم جوری که کسش با فشار چسبیده بود به کابینت وقتی در رو بستم صورتم رو بردم نزدیک
صورتش و اروم صورتشو یه بوس کردم دستمو گذاشتم جلو دهنش گفتم فقط ساکت باش
دیدم صداش در نمیاد چادرشو کشیدم و یه دستمو از رو دامنش انداختم رو کسش و شروع کردم به مالوندن که صدای اه و نالش بلند شد یه دستمم رو سینه هاش بود میمالیدم و از پشت کیرمم لای لپای کونش رو دامنش بود و لبمم رو لبش
اونم کونششو میمالید به کیرم و منو همراهی میکرد معلوم بود اون بیشتر از من تو کفه کمر بند و دکمه های شلوارمو باز کردم دامنشو دادم بالا یه کم کسش و از رو شرتش مالیدم که دیدم حسابی خیسه خیسه اماده کردن
شرتشو دادم بغل کسش و دستاشو گذاشت رو کابینت و یه کم دادمش عقب کونش حالت قمبل بشه کیرمو از بقل شرتش اروم فشار دادم تو کسش اوووووووووووم چقد تنگ بود کیرم به زور میرفت توش پیرهنشودادم بالا سوتینشو کشیدم بالا سینه هاش تو دستم کیرم داشت تو کس تنگش جا باز میگرد که سرعت تلمبه زدنم رو بردم بالاتر
اب از کسش چکه میکرد انقد حشری و داغ بود منم حسابی چند دقیقه ای مثل وحشیا کس زهرا خانم رو گاییدم جوری که واقعا احساس میکردم داره جرررر میخوره چون از ناله ها و سفت کردنش معلوم بود کیرم برای کسش کلفت و بزرگه ولی اونم فکر کنم نمیخواست کم بیاره
منم از فرصت استفاده میکردم وقتی کیررم کم مونده بود بخوره ته کسش میدیدم دردش میاد و به خودش میپیچه محکم تر میکوبیدم ته کسش
ابم داشت میومد دلم نمیخواست درش بیارم ولی کشیدم بیرون و همه ابمو پاشیدم و دامن و کف اشپز خونشون
چرخوندمش و شروع کردم به خوردن لباش یه کم نا وارد بود ولی بلد بود چطور ابه کیر یه مرد رو بیاره
بازم چند دقیقه بعدش کردمش یک باره ذیگه این سری خوابیدم روش و کارم تموم شد شمارشو گرفتم گفتم خیالت راحت وقتایی که شوهرت نیست زنگ میزنم واز این حرفا
الانم چند ماهی از این میگذره من همچنان صبح به صبح کس زهرا خانم را حال میارم و چند روز پیشم که یه خبر خوب بهم داد که وحید جون ازت حامله ام
منم راهکار جلوش گذاشتم که چکار کنه که شوهرش ابشو بریزه تو کسش
البته شوهرش خنگ تر از این حرفهاست ولی به زهرا گفتم تا دو ماهگی اگه نتونستی کاری کنی که شوهرت ابشو تو کست خالی کنه بچه رو برات سقطش میکنم.
اینو یادم رفت بگم که میگه دیگه از سکس با شوهرش لذت نمیبره
البته حق داره چون کسش دیگه به کیر کلفت من عادت کرده و مدل(پوزیشن) های مختلفی که من میکنمش
به گفته ی خودش از سکس خشنم که شرتشو پاره میکنم و کسشو میلیسم بیشتر لذت میبره ساک زدم هم یاد گرفته دیگه ول کن کیر ما نیست
امیدوارم که لذت برده باشید
نوشته: وحید
ﻳﻌﻨﻲ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺭﻱ ﻛﻪ ﻛﺺ ﮔﻔﺘﻲ ﻧﻪ؟
ﺍﮔﻪ ﻧﺪﺍﺭﻱ ﻟﻮﻟﻪ ﻓﻮﻟﻴﻜﺎ ﺭﻭ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺟﻬﺖ ﻓﺮﻭ ﻛﻦ ﺗﻮ ﻛﻴﻮﻧﺖ ﻛﻪ ﺑﻔﻬﻤﻲ ﭼﻪ ﮔﻬﻲ ﺑﻠﻐﻮﺭ ﻛﺮﺩﻱ
ادمین کص ننت که را به را اکانتای منو میبندی دیوث کی ننتو کردم از من کینه به دل گرفتی :|
اولا که کیرم از پهنا تو دهنت که وقتی از بالا میبینمت شبیه چکش ماهی ببینمت
دوما اینکه یکی بیاد به من بگه بولیز چیه؟؟
فکر کنم همون بولدوزره که رفته تو کونت که یه همچین کس نوشته ای رو تحویل ما دادی
آخه ملجوق چرا به شعور خواننده ها توهین میکنی؟
خداییش خودت باورت میشه این کوس نوشته رو بخونی؟
دستت درد نکنه … واقعا کیرم تو دهن خودتو و داستانت و زهرا خانم!
تا همونجا خوندمکه گفته بودی خجالتی بود با دامن و چادر رفت نون بخره!!!
کوس کش جقی
فکر نکنم با جنده پولی بشه به این راهتی سکس کرد که تو با همسایه خجالتی این کارو کردی
بااینکه زنة چادری و خجالتی بودتا بهش گفتی: همین حالا میام داخل خانه کارها فنی داری برات انجام میدم،اونم گفت بفرما. دروغ نوشتن تا این اندازه !اگرخدا بهت عقل نداده،به دیگران که داستانت رامیخوانند داده !!!
خوبه دیگه اون کسش به کیر تو عادت کرده و یاد گرفته چطور باید بهت کس بده ولی نمیدونم چرا خودت یاد نگرفتی فارسی رو درست بنویسی ؟؟خخخخخخت
خیلی گوه خوری کردی دیوث بچه.تو مطمئنی اصن اون بابای کوسکشت مستاجر هم داره یا صاحب خونه گذاشته درت
خب آخه بدبخت عقده ای ک?ص?مغز این که تابلوئه نشستی فیلمه Angel Dark Riding In The Kitchen Ass Penetration
تعریف کردی که چلغوزمیرزا! 🙄
آخه بزمجه تو پستون گاو رو روی بستنی میهن میبینی آبت میاد بعد سر صبح ناشتا زن مردمو جر میدی !!!
ما یه پیام چاخان واسه یکی میخایم بفرستیم ۴۰۰بار چک میکنیم سوتی ندیم بعد تو کس مشنگ تلاوت مجلسی میزنی واسه ما
تا انتخابات بعدی نبینمت این اطراف وگرنه جهانگیری رو میفرستم سر وقتت جاکشه ۵۰۰تومنی
خیانت ننویسین…خیانت خیییلی بده…فکر کنین اگر زن خودتون این کارو بکنه چه حالی میشین؟
اون مرد اگر بد سکسه، ولی داره صبح تا شب عرق میریزه که اون زن رو سیر و سالم نگه داره…
اگر ازدواج کنین و برای خانواده زحمت بکشین می فهمین چی میگم…لطفاً این داستانارو ننویسین
آخه بی ناموس جقی
مگه مجبورت کردن داستان بنویسی
آخه این چ کوس شعریه نوشتی
خودت باور میکنی داستانتو
جديدا مد شده يه سري با شامپو تخم مرغي جق ميزنن تو اين شامپوهام فك كنم يه روانگرداني چيزي هست كه توهم ميزنن و فك ميكنن خيلي كير كلفتن و خيلي كس كن هستن و از اين صحبتا! خلاصه كه نكنيد اين كارو
جلق بر جوانان عیب نیست ولی انتشار افکار جلقیانت عیب بزرگیه …کمتر بزن همیشه بزن
منتظر باش یه روز صدای چرخیدن کلید رو توی قفل بشنوی و سکته رو بزنی.