منآرش متاهلم و همسرم نازنین
اتفاقی که چند شب پیش برام افتاد رو میخوام با شما دوستان در میون بزارم (امیدوارم اون شخص هم عضو این سایت باشه و بخونه)
دیشب سومین شبی بود که تنها بودم و نازنین نبودو
به درجه ای از حشریت رسیدم که بعد از چند شات مشروب رفتم بیرون و دنبال کسی میگشتم که عکسای نازی رو بهش نشون بدم و کیر راست شدشو با دستام لمس کنم
خیلی گشتم تو خیابون و جلو هر کسی که تنها بود و به نظر موجه میومد ترمز کردم ولی موفق نشدم
تا اینکه دور یکی از میدونای اصلی و معروف شهر یه جوان حدودا ۳۰ساله رو سوار کردم
اولش فکر میکرد مسافرکش هستم
بعد از طی مسافتی که کم کم سر صحبت باز شده بود ازش پرسیدم درباره فانتزی کاکولد چیزی شنیدی
با تعجب گفت نه!
گفتم جنبه شو داری دربارش باهات صحبت کنم؟
متعجب و متحیر فقط نگام میکرد.
گفتم من متاهلم و دوست دارم جلوی خودم سکس همسرمو ببینم
با تعجب پرسید یعنی چی؟
رفتم تو پروفایل عکسای نازی و عکسارو بهش نشون دادم
گفتم این عکسای زنمه
با تعجب و جوری که باور نمیکرد پرسید راست میگی
منم عکسای دونفرمونوبهش نشون دادم.
گفت الان باید چکار کنم؟
گفتم هیچی فقط من عکساشو بهت نشون میدم بدون خجالت حستو بهم بگو و اگه دوست داشتی کیرتو در بیار ببینم و در صورت تمایل خودم برات میمالمش
تو فقط حستو نسبت به عکسای زنم بگو
با تردید گوشی رو از دستم گرفت و شروع کرد به دیدن عکسای نازی
چندتا عکس دید
گفت واقعا همسرته؟!!
گفتم من که عکسای دونفریمونم بهت نشون دادم
کم کم یخش باز شد و شروع کرد به تعریف از اندام نازنین.
گفتم کیرتو در نمیاری ببینم
زیپشو کشید پایین کیرشو دراورد
ولی به خاطر هیجان هنوز کاملا راست نبود
در حین دیدن عکسا و تعریفی که از نازی میکرد من دستمو رسوندم به کیرش و شروع کردم به مالیدنش
ااآخخخخ که چه حس خوبی بود
کیرش کم کم راست شد
عکسارو ورق میزدو منم کیرشو میمالیدم
کیرش سایزی نبود که دوست داشتم
ولی هیجان این کار برام فوق العاده بود
حسشو دوس داشتم
بعد از چند دور که تو خیابون زدیم، رفتم توی یه کوچه خلوت و نگه داشتم
همچنان در حال دیدن عکسای نازی بود و کیرش راسته راست بود و پیش ابشم سر کیرشو خیس کرده بود
پارک کردم و با حس بیشتر شروع کردم براش جق زدن
چندتا بالا پایین که کردم کیرشو، گفت آبم داره میاد
منم دستمال برداشتم گذاشتم رو کیرش و با ناله و صدای بلند آبشو خالی کرد تو دستمال
بعد از تمیزکاری حرکت کردم و نزدیک همون میدون نگه داشتم تا پیادش کنم
ولی اصرار به گرفتن شمارم و ارسال عکس ها رو داشت که منم امتناع کردم
و برای اینکه شر نشه گفتم شمارتو بده خودم باهات تماس میگیرم
و با بدبختی پیادش کردم.
راستش اخرش که این مسئله پیش اومد پشیمون شدم
کاش کسی باشه که واقعا درک درستی از این نوع روابط داشته باشه و بدون مزاحمت و مشکل خاصی بشه باهاش این حسو در میون گذاشت.
نوشته: Cuckold
داستانهای سایت فقط شده گی و بیغیرتی اونم درپایین ترین سطح ازهرلحاظ
تو دقیقا یکی از اون ادمایی هستی ک مغزشو خالی کردن جاش عن ریختن
زنتو جلو خودت بکنه لاشی غیرتا و مردونگی بعضیا کجا رفته
این جهنم کدوم کس مغزه عنتری دخترشو داده ب این
و زنت واقعا چه جنده ای هست ک تو رو تحمل میکنه
و در اخر داداش سه روز نبوده رفتی کیر خوردی میخوابیدی کونتم میزاشت قبلا فشار میومد میرفتن یکیو میکردن تو میری میدی
کاری ک منم مشابهش رو انجام دادم و شاید هیچ کس نفهمه لذتشو
حس باحالی بوده برای طرف
منم یه دوست عین تو داشتم اینکارو خیلی واسم میکرد بعضی وقتا هم میساکید
هنوز یاد نگرفتیم به سلایق و اعتقاد و افکار هم احترام بزاریم
فاز اینایی که میان این سبک مطالب رو میخونن (با علم براینکه میدونن محتوای مطلب چیه) و چرند میگن و بی احترامی میکنن رو نمیفهمم . خانم محترم ،اقای عزیزی که هرچی لایق خودته میایی و حرف مفت میزنی لطفا اگر این مطالب بر خلاف عقاید و افکار شماست تشریف گند و عوضیتونو به اینجا نیارید و هر چیزی که لایق خودت و خانوادته رو به زبون کثیفت نیار
ادم نا محترم تویی که سربرگ مطلبو میبینی و میدونی که این مطلب توی چه سبکی نوشته میشه گوه میخوری میایی میخونی و زر میزنی پلشت
من احترام میزارم به حست، منم متاهلم. ولی این حس رو ندارم. منم برای بعضی افراد که بی کارن و میان میخونن و بعد چرندیات مینویسن متاسفم.
فانتزی همین جوریه. تا قبل از عملی شدنش چنان هیجانی بهت میده که باورکردنش برای خودت سخته. ولی بعد از اجرا تبدیل میشه به یه چیز دیگه. اسلامی ژیژک خیلی قشنگ در موردش توضیح میده.
من اونجوری که دوست داری هستم در خدمتم میتونم بدون هیچ دردسری باهات باشم
بعضی نوشته ها انگار قیافه چرند نویسنده هم توش معلومه