سلام قبل از این میخواستم بگم معرفی سایز یه چیز کسشریه که تو داستانا گفته میشه… نصفی از داستان هام کصشر بود.💯
من امیر هستم 22سالمه من از بچگی خیلی با دخترا فامیل ور میرفتم یعنی از سن 9سالگی به اینور به پونزده سالگی که رسیدم با رلم بودم رابطه میک لاو بود یعنی لب بغل بوس مالیدن ولی یه روز با رفیقم که اسمش موسی بود داشتیم تو تهران دور میزدم یه ماشین عروس دیدم گفدم موسی برو بغل ماشین عروس خلاصه گاز گرفت رفتیم بغلش دیدم عروس زول زده به من داره همینطوری نگاه میکنه متوجه این زل زدنه شدم به رو خودم نیوردم داماد حالش خراب شه خلاصه گل دسته ماشین عروس بود داشتیم بغل به بغلش میرفتیم دستم کردم تو جیم یه شماره بود خیلی مونده بود تو جیبم گفدم چطوری شماره بدم یه گل دست عروس بود به هوا گل شمار رو چسبوندم به دستش و رفتیم تو راه موسی رفیقم گفت زنگ نمیزنه کسخل گفدم شاید زد خلاصه یه چند روز گذشت دیدم نه خبری نشد یه روز بیخیال نشستم بودم گوشیم زنگ خورد خودش بود بعداز اشنایی این حرفا گفد تو چه جیگری داری تو عروسی خودم بهم شماره دادی منم گفدم بالاخره چش بگیره همینه خلاصه صحبت رسید به سکس و ابن حرفا بعد از چند روز سکس چت اینا گفتم یهو بهش میای خونمون گفت بیام چیکار گفدم بیا دلم تنگ شده برات گفت میام اما قول نمیدم کی بیام چون درگیر مهمون این چیزا بهش گفدم چندتا عکس بفرس ببینم چندتا عکس فرستاد خیلی بدن خوبی داش کمر باریک سینه ها سفت رون پر پردشم دو سه روزی بود زده بود خلاصه یه رو ظهر با ماشین دور میزدم دیدم زنگ زد بعد از احوال پرسی اینا گفت کجایی گفتم کسی خونه نبود دارم دور میزنم گفت باشه پس ادرس بفرس بیام پیشت منم گفتم باشه پس میام دنبالت نیم ساعت دیگه گفت باش من رفتم عطاری دوتا ترا خوردم یه دوش گرفتم رفتم دنبالش موقعی که میخواست بشینه تو ماشین کونش و از قصد قمبول کرد وای با اون شلوار سفید کونش مث پنبه سفیدی بدنش دیونه شدم خلاصه تو ماشین گفد از چی من خوشت اومد که انقد پیگیر من بودی منم دل و زدم به دریا گفدم کونت دیونم کرد خندش گرفت گفد کل فامیلمون تو کفه کونمه اما هنو از کون ندادم نمیدم یه ضدحالی خوردم تو دلم گفدم من این همه تو کف کون این بودم میخواد کص بده خلاصه راه افتادیم رسیدم خونه میوه اینا خوردیم رفتم یه تشک انداختم شروع کردیم اومد بغلم لب و لب بازی و مالیدن کم کم سوتین و در اوردم اونم تیشرتم و در اورد بعد از ده دقیقه شلوارش کشیدم پایین اونم شلوار من و کشید وپایین شروع کردن خوردن کیرم یه طوری میخورد میک میزد که انگار دیگه کیر نیست گفتم یواش تر گفت من خیلی خوردن کیر و دوست دارم خلاصه بعد از 20دقیه خوردن گفد نوبت توعه که کصم و بخوری گفدم تنها چیزی که تو رابطه بدم میاد کص خوردنه شلوارش و کشیدم پایین یه کص تپول با یه کونه پنبه ایی که تکون تکون میخورد یه دست به کونش زدم وای دیونه شدم گفتم میشه از کون بدی گفد نه گفتم پس ولش همون کص و میکنم گفد حالا شد خلاصه افتادم روش کصش خیسه خیس داغ تنگ تنگ وای کیرم گذاشتم سر خورد رفت تا ته یه ناله ایی کشید که گوشم سوت کشید گفد وای چه کیفی داد خلاصه شروع کردم به تلمبه زدن هین تلمبه زدن انگشتم میکردم تو کونش خیلی داغ بود حواسش نبود منم تند تند تلمبه میزدم که یهو لرزید ارضا شد کونش خیلی نرم بود تنگ تنگ دلم میخواست کیرم بره تو تنگی این قفل کنه اما نمیزاشت بعد از این ک ارضا شد گفت چون بهم خیلی حال داد از کون بهت میدم منم خوش حال کیرم سفت سفت کمر مث اهن شده بود گفدم فدا اون کون گرد قلمبت بشم شروع کردم با روغن کونش و دستمالی کردن کونش از سفیدی برق میزد انگشت میکردم هی میگفت اوف درد داره اخخخخخخ امیر تورو خدا یواش تر گفتم باش بعد دوتا انگشت گفت وای جر خوردم اوف درد دارم ایییییی اخ گفتم جون اوج شهوت بودم داغ داغ بعد سه تا انگشت طاقت نیورد گفت نمتونم گفدم جون من یکم گفد باش فقد یواش گفدم باش یکم سوراخ تنگش باز شد کیذم و لیز کردم گذاشتم در سوراخ کونش وای نمیدونی چقدر گرم و نرم بود اروم اروم فشار دادم اینم میگفت وای اییی درد دارم اشکش در اومده بود میگفت خیلی درد دارم انگار تو رودمه گفدم تحمل کنی بازشده بعدش لذت داره گفت کیرم تو این لذت من و خندم گرف یهو کردم تو که جیغش رف بالا گریع میکرد تورو خدا گوه خوردم دارم میسوزم جر خوردم وای خلاصه هی تند تند عقب جلو کردم دیدم اروم شد دیگه میگفت بکن بره توه توه گفتم جون دوست داری گفد خیلی بکن توش امیر وای جون اییییی قربون کیرت کون و دوس داری گفدم اره کیرم تو سوراخ تنگت كیرم تو شوهرت که قدر تورو نمیدونم اونم داغ داغ میشد میگفت تو شوهرمی بکن بکن ایییی اخخخخ جون بعد از چند تا تلمبه زدن ارضا شد باز منم با ارضا شدن ناله های این و کون سفید نرمش یهو ابم ریخ تو سوراخ کونش که اوف این چی بود سوختم وای گفتم حال داد کون قشنگ دیدم قرمز شده گفد جرم دادی ولی اولین رابطه ایی بود که اینقد حال داد بعد لبآس پوشیدم و رسوندمش بعد از اون چند بار دیگه از کون کردمش که دیگه ابجیش رو برام جور کرد الان با ابجیش بغل هم این و داریم می نویسم و وقت نداشتم چون میخوام کون تنگ تنگ ابجیه 20 سالش پلمپ رو باز کنم وای چه کیفی بده خلاصه داستان داستان زیاد دارم همه جور رابطه دارم با فامیل رل غریبه متاهل بیوه صیغه ووو…
اسم من امیر و اسم کصه کون خوشگلمون سمانه
و اسم ابجیش که الان باید بازش کنم اسمش مریمه وای که چه کونی داره
نوشته: امیر
یعنی کلا رد دادی…خدایا شفا…یه مغز پاشیده سکسی به تمام معنا
میر تو ذهنت تخمیت کنم کصکش کدوم جنده ای روز عروسیش میاد شماره بگیره بعد تو که ندیده بودیش چطور دلت براش تنگ شد میرم تو اون دلت تمام…
از فرم داستانت و اسمش گفتم خب مشخصه تخیلیهولی ادامه دادم و خوندم تا جایی ک نوشتی دوتا ترا خوردم دیگه کامل مشخص شد بچه ۱۲ ساله ای بیش نیستی و رنگ ترا رو هم از نزدیک ندیدی😂😂
امیر جون
لا اقل اسمتو عوض میکردی . شاید باور پذیر تر بود
یه جمله ترکی هست گه میگه :
امیر . سیکیمی گَمیر
ننه کونی این چه سمی بود به خورد ما دادی💩💩💩
از طرف همه ی اونایی که داستانتو خوندن و عضو سایت نیستن کیرم دهنت
گفدم دسته همون گلی که روش شماره چسبوندی و باد نبردش تو کونت گفدی آخ جون دیگه مابقی سو نخوندم ببینم از کدوم عقده ها گفدی
ادمین خداوکیلی اینا رو چرا منتشر میکنی ، قشنگ معلوم نویسنده اش یه کص مغز به تمام معناست
واویلای من…خدا بداد بچه و نوه و نتیجهات برسه که قراره چه موجودی از آب دربیان
امیر باز از مستراح پارک جنس گرفتی ولی خوشم میاد تو تخیلات جقیت اسم هم جور میکنی جوجو کم جق بزن اسگل عروس تو ماشین عروس بود کون عمت رو از کجا دیدی گلابی
کصکش نصف بیشتر داستانا کصشره داستان کیری تو خوبه؟
تو زندگینامت کصشری بیناموس دول فندقی
اصلا ریدی! میگی گفتم موسی برو بغلش! یعنی تو راننده نبودی!
یکی به من بگه وقتی تو راننده نبودی چطور شماره رو چسبوندی به دستش کصکش!
تا همینجاشو خوندم فهمیدم زر زدی!😂😂
گفد از چی من خوشت اومد که انقد پیگیر من بودی منم دل و زدم به دریا گفدم کونت دیونم کرد
کصخل طرف تو ماشین نشسته چطور کونشو دیدی و دیوونت کرد
توی کسشرایی ک توی اینجا مینویسن این با اختلاف کسشرترین بود😂😂😂😂😂به اینکه دوماد خارکصده کور بود تو به زنش شماره دادی کار ندارم به اینکه دختره توی ماشین بوده و تو کونشو دیدی هم کار ندارم چون گفت از چیم خوشت اومد گفتی از کونت😄😄😄😄😂😂😂بابا بچه کونی آخه از نه سالگی میک لاو داشتی!!!وقتی بچه رو با مردای فامیل تو نه سالگی تنها میذارین آخرش میشه یک کونی کسشرگو
کس کش خان تصویرذهنی های جق زدنتو تعریف میکنی.من نمیدونم این کسخولها اینقدر داستانشونو تخیلاتی مینویسن که قشنگ تابلویه تصور ذهنیشونه
بچه ها بچه ها قول بدین باور کنین راست میگه …
فقط یه ذهن جقی میتونه به شماره دادن به عروس فکر کنه. اون شب که همه فامیل زومن رو عروس و دوماد تو که مشخصا لباس و تیپ عروسی نداری از بین جمعیت خودتو میرسونی به عروس و شماره میدی. آره ملت هم گاون
من یادمه یه سایت خارجی هست که ملت اعترافات سکسیشون رو توش میذارن. عملا سایت داستان سکسیه. من تو اون سایت اتفاقا از عمد جستجو کردم ببینم کسی اعتراف کرده که عروس بوده پا داده یا تونسته باشه عروس رو مخ کنه دیدم کلا نیست. ساقدوش های عروس رو زیاد مخ کردن ولی خود عروس نبوده دلیلش هم واضحه روز عروسی که عروس جنده بازی درنمیاره که کمتر جق بزنید کونده ها
کمپانی مارول نتونسته همچین سناریو ی تخمی تخیلی رو بنویسه که تو نوشتی
از حجم کس شعر مخم سوت کشید
خدایی به مادرت رحم کن که انقدر فحش میخوره
من دیدم مامانتو زن باادبیه وقتی میکنیش همش میگه ببخشید پشتم به شماس
تو چرا اینطوری شدی دیوث
تشکر میکنیم از میهمانان عزیزی که در این مجلس عروسی شرکت کردن و همچنین از طایفه بزرگ عروس و داماد که حضور به عمل آوردن و کیر های خود را بر کون نویسنده این داستان فرو کردن
و همچنین یادی کنیم از افرادی که بودن سالهای گذشته
الان اسیر خاک هستن
استخون اوناهم از پهنا داخل کون آدم دروغگو
آخه کسکش لاشی، طرف جنده هم باشه خایه نمیکنه جلو اونی که بلندش کرده ببره بکنه شماره بگیره، بعد از توی زنا زاده توی ماشین عروسش شماره گرفته؟ خب اینش جای خود، آخه کونی، توی ماشین عروس کون طرفو چطور دیدی که شیفته اون شدی اونم خر تر از تو و نگفت زر نزن؟
ننویس
در عرض چند ساعت ۴۹تا دیس گرفتی اون یه نفر هم که لایک کرده به نظرم خودت بودی با یه اکانت دیگه
گفدم گفدی گفد…گوه خوردی گوه خوردی گوه خورد.😀🖕
الان گفدی خیلی لاتی برو بابا جقتو بزن تو ماشین عروس چطوری کونشو دیدی که رفتی تو کف
تا دسته گل خوندم
کصکش زول زده بود؟
چی میشد همینطور که تو کتگوری Bride و wedding سرچ میزدی
جقتو میزدی و سیکتیر میکردی میخوابیدی؟
اصلا چیشد که هوس کردی کصتان بسرایی از اون ذهن مجلوقت؟
کصکش مگه هنوزم شماره مینویسن میذارن تو جیبشون؟یا اونجا که گفتی خیلی وقته تو جیبم مونده بود منظورت ۱۰ سال پیش بوده؟
کم کص بگو چاقی
این امیر های شهوانی همه کونی مونی تشریف دارن یا شانسِ منه که اوبی هاش به پست من میخوره؟
کصتان بود
ننویس دیگه
کون بچهی منی خوار
فکر کنم اون یه نفرم که لایک کرده اشتباهی دستش خورده
فوش ندین همش راست راست بود ، منم سمانه
العانم میخوام باز کردن پلمپ آبجیم مریم براتون گزارش کنم
کسکش جقی ، کیرم تو تاریخ تولدت
مگه مجبوری کسشر بنویسی
حداقل کم کسشر بنویس بذار آرمیچر مغزت نسوزه
اون عروس نبوده ک گلم ، جنده بوده در لباس عروس
البته فک کنم اونا خانوادتن جندن
۲ روز دیگه ننه عروسم میاد بهت میده
کس خل، کس مغز روانی ، کیر کل بچه هایی سایت تو حلقت
مجبور نیستی با خاک اره جغ بزنی بدبخت متوهم من فقط اسم داستان رو دیدم اومدم کامنت بزارم
اون اگه شماره گرفته یا تو خیلی بی ناموسی یا اون خیلی جنده بوده
بعید میدونم حین جغ زدن با خاک اره یه دستتم به شیشه کشیدن نرفته باشه
دو تا ترا؟ کصکش تو اگه دو تا ترا خورده بودی که جا تلمبه داشتی تو توالت بالا میاوردی. نه رنگ کص دیدی نه ترا. هنوز شاشت هم کف نکرده. از نگارشت معلومه پونزده سالت هم نیست.
امیر شناختمت کونی تو همون نیستی که هزار میگرفتی کون میدادی ؟
ای بیشرف گفتم آشنا میزنی مجلوق
اثرات کون دادن به کارگر افغانی در قبال پول بستنی قیفی میشه همین کسشعراهای صدمن یه غاز .
آخه بچه کونی حتی دخترهای جنده ای مثل مادر و خواهرت هم شب عروسی و حداقل تا یکسال مرتب زیر کیر خوابیدن و کمبود ندارن
کاش اون دونفر یک توضیحی بدن تا ببینیم واسه چی لایک کردند 😂 😂 😂
کیرم تو مغز فرسودهت 🤣 فقط عنوان داستانت رو خوندم. انقد تخیل تو بالیوود و آسیای شرقی وجود نداره
موقعییت:وقتی یه امیر جقی میخاد امیرها رو بکن نشون بده
سوارش کردی گفت از کون نمیده توام تو حسرت کونش بودی؟،بیناموس شب عروسیش چجوری کونشو دیدی
خواستم فوش بدم دیدم دوستان همه زحمت هارو کشید جقی بدبخت
هنه دورغ میگن و اینا🤣
فقط تو راست میگی و اینا🤣
بعدش تو کصش کردی اینا و انگشتت تو کونش اینا و اون حواسش نبود اینا؟🤣
اصلا کاری با راست و دورغش اینا نداریم اینا.
ولی خیلی کوص و شر بود اینا.
ادمین جان این داستان رو تو تگ طنز باید میزاشتی 😁
یعنی تابلو یه بچه دبستانی که تو توالت مدرسه میکردنش این داستانو داره بلغور میکنه
هرچی سعی کردم نخندم نشد 😂 💩
خوبه داماد نگفت بیا تو بشین ببر بکنش من با رفیقت برم دور دور
تو به احتمال زیاد توی عروسی توسط چنتا کیر کلفت که به بهانه عرق خوری برده بودنت پشت تالار ،حسابی خفت شدی و با کونی پر از آب کیر و خونابه به ادامه عروسی آبجیت پرداختی و حتما مامان کون طلات هم حسابی با اون کون میلفیش کیر فامیل داماد رو راست کرده ،حالا تو هم موقع خیار سواری این توهمات رو سرهم کردی،
بدون خوندن داستان:
اسکار کسشعرترین داستان شهوانی به این داستان تعلق میگیره ، یعنی جلبک از نویسنده بیشتر مغز داره ، نتیجه ترکیب سنتی و صنعتی
گفدمش این داستان پایان ندارد
گفدا نویسنده مغز ندارد
گفدمش این داستان نقطه ندارد
گفدا نویسنده سواد ندارد
گفدمش این داستان سروته ندارد
گفدا نویسنده اصلا وجود ندارد
خلاصه که گفدم گفدا گفد
آخرشم چهل هزارتا فحش به نویسنده داد
خوار هر چی خیالاتیه دسته جمعی گاییدیم
آخه این چه کوسشعری بود
چقدر هم مقاومت میکنه داستانش کیری نیست
به مرگ نویسنده کامنت های بچه ها خیلی باحال تر از داستانت بود 😂😂کسکش کیرم دهنت
جقول خانِ خالی بندِ حال به هم زنِ لاشی بیشتر بهت میاد
87دیس لایک نوش جونت فحشت نمی دم چون کوچولو عمو جون اینقددر خندیدم دلم درد گرفته بعد دوستان خدمت رسیدن من چیزی نمی گم خلاصه تا گونت نزاشتن خودت فرار کن از سایت
برو کونتو بده ابنیه . هنوز بلد نیستی بنویسی (گفتم) مینویسی گفدم ، معلوم نیست تو کدوم ده کوره ای بدنیا اومدی و فقط کس خر دیدی ، برو به جمهوری اسلامی شکر کن که اینترنت را به ده کورتون اورده تا تو هم بتونی بیائی شهوانی
ساقی هستم. نویسندهی کصشر بالا هم نمونه کارم هست.
جالب اینه مرتیکه بی سواد بلد نیست در حد ابتدایی بنویسه اونوقت به داستان دیگران ایراد میگیره مرتیکه قافلان غوز پیزی پاره کون گلابی
ناموسن میخواید خالی ببندید فکر کنید ببینید چه کوصشعری میگی
دیوث به موسی گفتی بر بغلش بعد شماره دادی
یعنی تو راننده نبودی دیگه
آخه کونی عروس صندلی بغل راننده تو هم صندلی بغل راننده
آخه جغی چجوری شماره دادی
بعدش اون همه ماشین که دونبال ماشین عروس راه می افتن همه کوصخل بودن دیگه
برو همون کونتو بده عشقم
میتونی واسه جایزه جقی ترین نویسنده شهوانی رقابت کنی
فقط اسمه داستانتو دیدم…فهمیدم که کیرمو بکنم تویه مغزه جقیت…دیدم خیر کیرم حیفه
توکه راست میگی
اما کیرم تودهن ادم دروغگو
کونی شب عروسی مست بودی کونت گذاشتن حالا میخوای وارونه اش کنی معلومه
فقط اسم داستانت رو خوندمو متوجه شدم تخیلات یه ذهن جقی میتونه باشه چون هیچ دختر حتی یه هرزه نمیتونه شب عروسیش غیر از عروسیش به چیزی فکر کنه