سلام من سینا هستم میخاستم یک خاطره گی برای ۵ -۶ سال پیش رو اینجا تعریف کنم از مشخصات خودم الان ۳۰ ساله قد ۱۷۰ و وزن ۵۰ هست. اون موقع دانشگاه درس میخوندم و دنبال دوستی بودم بیشتر تا رابطه. تو اینترنت که تو سایت های دوستیابی هرزگاهی با یکی اشنا میشدم این دفعه اسمش امیر بود حدودا ۵۰ ساله قد ۱۸۵معلم زبان بود چون گفت خونش روبرو دانشگاه تو خیابون کارگره توجه ام بهش جلب شد. یک روز ظهر بعد کلاس باهاش قرار گذاشتم رفتم خونش درو که باز کرد قدبلندش اول تو چشم میومد و یکمی شکم داشت تو حال باهم نشستیم و یکم صحبت کردیم دیدم داره کلی در مورد چرا دوست دختر نداری اینا حرف میزنه فهمیدم خیلی روش تو روم واز نشده رفت یه نوشیدنی بیاره منم لباسمو در اوردم فقط شورت تو تنم موند قبلا رابطه داشتم خجالتی نداشتم دیگه. رفتم جلو ازش لب بگیرم فهمیدم خوشش نمیاد منو فرستاد حموم. رفتم حموم یکم خودمو شستم دیدم نه خبری نیس نمیاد خودش تو حموم با حوله که اونجا بود خودمو خشک کردم یکمی بهم برخورد فک کرده بود چون شهرستانی ام کثیفم. اومدم بیرون رفتم سمتش بغلش کردم و این سری مستقیم رفتم سراغ ساک زدن یه چند دقیقه ای براش ساک زدم اندازه کیرش متوسط بود نه بزرگ کوچیک شاید ۱۰ سانتی بود مثلا. منو برد رو تخت به کیرش کرم زد و بی مقدمه کرد تو کونم بدون کاندوم گفتم یواش شروع کرد جلو عقب کردن و همزمان هم فحش دادن یه ۱۰ دقیقه ای که تلمبه زد ابش که میخاست بیاد کیرشو در اورد ریخت رو کمرم بعد رفت بیرون بعدش یک سیگار روشن کرد و اومد تو اتاق گفت باید بری مهمون دارم ازش خداحافظی کردم و رفتم یک چندبار دیگه باهاش رابطه داشتم ولی تایپ من نبود کلا فقط دنبال رابطه بود تو رابطه هم فقط دنبال اومدن اب کیرش بود…
نوشته: sina9130
وقتی با این افراد سکس میکنید ارزش خودتون رو میارید پایین
کاش فقط فکر سکس نباشید
مثل سگ کردت و پرتت کرد بیرون چون براش سوراخ فوری ای بیشتر نبودی اولا دوما سوما گینکنید اگه دوست دارید گی انجام بدین با یه ادم متشخص که این رابطه رو درک کنه انجام بدین نه افرادی که یه مفعول رو به چشم سوراخ و ادم حقیر میبینن
اخه عن
اولا ریدم تو دهنت با اون داستان نوشتنت
دوما توی انگل چه زری میزنی که میگی فکر کرد شهرستانی هستم و کثیف، تو ذهنت کثیفه لجن
سوما یارو ۱۰ سانت داشته اون اسمش دول نه کیر که تو گوز گوز میکنی و میگی اندازه اش متوسط بود
مجبوری بیای اینجا کسشعر تفت بدی دیوس
خوبه آدم واسه خودش ی کم ارزش قائل بشه بعد که با این بی احترامی فقط از سوراخت استفاده کرد بازم رفتی پیشش ! عجب
بچه بیا پایین کصشعر نگو سرمون درد گرفت
.
Kid come down, don’t say bullshit, we got headaches
.
宝贝,快来听诗吧,别说我们的头疼
.
حبيبي ، انزل إلى القصيدة ، لا تقل أن رأسنا يؤلمنا
.
Körpə, aşağı en şeirə, başımız ağrıyır demə
.
Bébé, viens au poème, ne dis pas qu’on a mal à la tête
.
Baby, komm runter zum Gedicht, sag nicht, dass unser Kopf wehtut
.
बेबी, कविता के लिए नीचे आओ, यह मत कहो कि हमारा सिर दर्द करता है
.
Leanbh, teacht anuas ar an dán, ná habair go gortaítear ár gceann
.
Piccola, scendi alla poesia, non dire che ci fa male la testa
.
赤ちゃん、詩に来て、頭が痛いとは言わないで
.
Детка, перейди к стихотворению, не говори, что у нас болит голова
.
Bebeğim gel şiire başımız ağrıyor deme
.
Baba, kom tot die gedig, moenie sê ons kop is seer nie
تو خودت از رابطه با این آدم حال نکردی. اونوقت نوشتن و انتشارش چه لذتی داشت؟
معلم زبان بودنش چه تاثیری داشت؟
خب به کیرم