سلام من امینم الان سی سالمه داستان مال زمان ۱۷ سالگیمه،اون موقع وزنم حدود شصت بود قدمم ۱۶۵ کون سفید تو پری داشتم،خداییش جلو آینه همیشه کونمو تماشا میکردم پاهامو میچسبوندم به همو میمالیدم خودمو.از چند سال قبلشم با دوستای هم سنو سالم لاپایی مالیدن و این چیزا داشتیم.
اصل داستان یه همکلاسی داشتم به اسم آیدین که یکروز بعد کلی فیلمای سوپر دیدن تو کلاس با گوشی سونی اریکسون کلی تعریف کرد که تو کامپیوترم کلی سوپر باحال دارم بیا بعد مدرسه بریم ببینیم معمولا خونمون تا عصر کسی نیست.میدونستم قراره یه اتفاقایی بیفته اونم پسر سفید بی مو عالی بود کونشم در حد خودم تو پر بود.بعد مدرسه راه افتادیم خونشون کوچه روبروی مدرسه بود تا رفتیم کامپیوترو روشن کرد و شروع شد کلی فیلم دیدیمو کیر لامصب دیگه باید آبش میومد،تا رسید به یه فیلم دختر به شکم رو مبل خوابیده بود مرده ‌نشسته بود رو رون پاش کیر کلفتشو روغنی کرده بود میمالید لای کونشو رو سوراخشو کسش انقدر مالید تا آبشو ریخت رو سوراخ کون دختره،دیگه بحث و باز کردم که من خیلی این آیتمو دوست دارم
_آیدین این خیلی خوبه کیرم داره میترکه
_جون دوست داری؟
_کس نگو دو ساعته دارم سوپر میبینم تو دوست نداری؟
_دستمال بردار جغ بزن بریز تو دستمال
_بیا باهم بزنیم من روم نمیشه
از خدا خواسته کیرشو دراورد منم در اوردم شروع به مالیدن و دوباره همون فیلمو دیدن،دیگه فهمیدم وقتشه برم تو کارش.
_بیا برا هم بزنیم آیدین همزمان می مالیم برا هم
آیدینم پایه از اول برنامش این بود منو بیاره خونه حال کنیم با هم
_امین بیا نوبتی مثل این دختره بخوابیم با کون هم آب همو بیاریم.
_پس تو اول بخواب بعدش من میخوابم
_اصلا بیا سنگ کاغذ قیچی هرکی باخت بخوابه اول با شرت بعدش درمیاریم آبمونو میریزیم لا کون هم.
قرار گذاشته شد که آقا نگیمو جفتمونم گفتیم کسخل جفتمون آبمونو میریزیم رو سوراخ هم.شروع شد و واقعا دوست داشتم اول من برم زیرش چون بعدش که آبت میاد دیگه کون حال نمیده،به طرز عجیبی سه هیچ بازوندم خودمو.
آیدین_بخواب رو تخت شلوارتم در نیار خودم در بیارم
_کسی نیاد ایدین
_نه داداش ۴ ساعتی وقت هست که تموم میشه زودتر
خوابیدم سرمو کردم تو بالش و قلبم هیجان عجیبی داشت،با شلوار گرمکن اومد روم خوابید روم،منم شلوار مخمل کرم جذب داشتم،تا خوابید گفت جون کونت خیلی خوبه روم نمیشد هیچوقت بهت بگم،منم هیچی نمیگفتم دیگه شروع کرد کیرشو از پایین کونم فشار میداد بهم خیلی حال میداد سایز کیرش خوب بود کلفتیشم اندازه سنمون بود،دیوس نیم ساعت از رو شلوار فقط فشار میداد لا کونم دیگه کسخل شده بودم صدام در نمیومد دوستم نداشتم بگم بکش پایین مثلا فکر کنه کونی هستم در صورتی که واقعا دلم میخواست،بعد نیم ساعت دیوس تازه شلوار خودشو دراورد،قشنگ بلد بود چیکار کنه با اینکه خودشم کون خوبو سفیدی تمیزی داشت،حالا خودش شرت پاش بود من هنوز شلوارم پام بود ولی چون مخمل بود جذبم بود کیرشو دیگه بهتر حس میکردم یه ربع داشت فشار میداد دیگه جوری شده بود خودش کمتر فشار میداد من داشتم کونمو فشار میدادم به کیرش که وقتی دید بد حشری شدم اومد در گوشم و گفت میخوای؟وااااای دیوونه داشتم میشدم،گفتم در بیار فقط شلوارمو.دست انداخت زیر شکمم دکمه شلوارو باز کرد زیپمو کشید پایین منم داده بودم بالا شکمو که راحت در بیاره اونم فقط میگفت کیر بهت حال میده منم حال میکردم ولی جواب نمی دادم.از یه جق زدن ساده حالا خودم داشتم کونمو فشار میدادم به کیرش،سانت به سانت شلوارمو داد پایین دوست داشتم التماس کنم ولی نمیشد از یه طرفم خیلی داشت حال میداد بهم،بالاخره پاشد شلوارو تا زیر کونم داد پایین دوباره خابید روم جوری که کیرش رو لپ کونم باشه،هردومون شرت پامونه و هردومون بهتر کیر و کون همو حس میکنیم،من خودم کونم دادم سمت کیرش که بره لای کونم وایییییییی،عالیه،تعجب نیکردم این منم دارم با بی زبونی با کونم التماس کیرشو میکنم.بازم شروع کرد،دوست داری داغیشو حس کنی،فشار میداد رو سوراخم،باز میکفت سوراخت کلفتیشو حس میکنه،دیگه تحمل نداشتم با نفس نفس زدن گفتم آره خوبه،دربیار شرتتو.اونم یه جوووووون گفتو شرتشو دراورد کامل اومد گذاشت حالا لای پام،خیلی داغو خوبه،پاهامو چسبوندم محکم بهم تا خوب حسش کنم،هنوز شرت پامه کیرشو گذاشت رو سوراخم فشار داد،وای چرا انقدر خوب بلده کونیم کنه،دیگه دست به کار شدم دو طرف شرتمو گرفتم آروم دادم پایین ولی اون هنوز داره کیرشو فشار میده نمیزاره شرتم دربیاد،دست انداختم کیرشو گرفتم وای چه خوبه کیرش یکم مالیدمو با اونیکی دستم شرتو دادم پایین،گفتم بمال کیرتو به کونم.همون لحظه احساس کردم یه توف آبدار افتاد لا کونم درجا کیرشو گذاشت لا کونم وای چه داغه،دارم میمیرم از حشر،بی شرف تکون نمیخورد حالا،دیگه لازم نبود التماس کنم گفتم یکم بده بالا وزنتو از روم بردار،گفت میخوای چیکار؟عجب.گفتم میخوام آبتو بیارم بازم گفت جون آب میخوای داد بالا خودشو دیگه شروع کردم کیرشو لا کونم بازی میدادم با دستم میگرفتم کیرشو میزاشتم رو سوراخم خیلی کم فشار میدادم به سوراخم دیگه خودش شروع کرد به لاپایی لا کونی زدن انقدر زد دیدم داره نفس نفس میزنه یه دفعه کیرشو فشار داد رو سوراخم آبش اومد خیلی داغ بود یکم شم حس کردم داخل کونم رفت.خیلی بهم حال داد حالا نوبت من بود ولی من دیگه نمیتونستم اون کارارو بکنم،خوابید خوابیدم روش یه توف زدم و با دستم سر کیرمو فشار میدادم میمالیدم به سوراخشو دیگه لاپایی شروع کردم بعد دو دقیقه چنان آبی ازم اومد ریختم رو سوراخشو اونم چون آبش اومده بود از اول دیگه بی صدا بود تا من آبمو بیارم.کون همو تمیز کردیم ‌دیگه روم نمیشد حرف بزنم اصلا رنگم پریده بود،پاشدم خدافظی کردم تو راه همش بهش فکر میکردم،من بازم میخواستم،تو قسمت بعدی میگم چجوری سه نفر شدیم.ببخشید زیاده یکم اما مو به مو براتون تعریف کردم

نوشته: امین