فاطمه منشی متاهل

1400/04/21

حدود دو ماهی بود که مدام در حال چت کردن و شیطونی کردن در محل کار بودیم ولی اونروز به نظر میومد خیلی متفاوت باشه. من که برای انجام یه سری از کارهای عقب افتاده مجبور بودم دو سه ساعت بیشتر تو دفتر بمونم، مطمئن بودم بعد از ساعت ۵ دیگه تو دفتر تنهام.
وقتی همه خداحافظی کردن و رفتن فاطمه هم همراه اونا رفت. فاطمه منشی خوش برخورد و مودبی بود. خانمی با پوست سفید و چشمای رنگی. ولی بیشتر از هر چیزی سایز سینه ها و ساق دستش تو چشم بود. صورت بی نقص و زیبایی داشت. که اگر مستقیما بهت نگاه میکرد و لبخند میزد، غیر ممکن بود دلت نلرزه.
فاطمه دو سالی بود ازدواج کرده بود، اتفاقا اونجوری که شنیده بودم شوهرشم آدم خوبی بود. ولی خب کار از کار گذشته بود و من و فاطمه دو ماهی میشد باهم چت میکردیم و اون اواخر دل و زده بودم به دریا و بهش گفتم من مرتباً با هیکل و خنده های تو تحریک میشم. و ازش خواستم فقط برای یکبار بهم اجازه بده تا این بار سنگین تحریک رو روش خالی کنم تا هم اون بتونه تمرکز کنه هم من. قبول کرد ولی گفت یکم صبر کن.
راستش اونروزی که تنها بودم توی دفتر خیلی دلم میخواست اونم باهام میموند. یعنی میتونستم خود بهشت رو تصور کنم.
حدود بیست دقیقه بعد از رفتن همکارا، زنگ زدم به فاطمه، اگه نرسیدی خونه میشه برگردی دفتر من تنهام باهات حرف دارم.
حدود یک ربع بعد فاطمه اومد تو. یه هیجان و استرس غیر قابل توصیفی بهم دست داد. حس میکردم زیادی سنگینم و به زور خودمو جابجا میکنم. شدت شهوت بقدری بود که دستام خود به خود عرق میکردن.
نشست پشت میزش، آروم نزدیک شدم، چقد چشمات قشنگه لامصب، لبخندی زدو دیگه نتونستم خودمو نگه دارم. رفتم سمت لباش و بوسیدمش. اونم ادامه داد، بعد از مدتی زبونم بود که داشت داخل دهن کوچیکش میچرخید. رو سریش وا رفت، موهای طلاییش بینظیر بود، وقتی سفیدی زیر گردنشو دیدم خودمو از لباش جدا کردمو شروع کردم به لیسیدنش گردنش، دیوونه شده بود، چشاشو بسته بود و دهنش باز مونده بود. حالا وقت رسیدن به رویاهام بود، سینه هاش، دکمه های مانتوشو با عجله باز کردم و داخل یه سوتین آبی رنگ، به حق دو تا قرص ماه نگه داشته بود، به اندازه ای بزرگ بود که داخل یه دست جا نشه، دو دستی گرفتمو مکشون زدم. یکم که گذشت بهش گفتم خواهش میکنم بذار بندازم توش، اولش مخالفت کرد ولی بعدش راضی شد از پشت باشه تا همچنان جلو برای شوهرش بمونه و خیانت حساب نشه. منم از خدا خواسته، دکمه ی شلوارشو باز کردمو بلند شدو دستاشو چسبوند به دیوار، به طرز ناشیانه ای باسنشو به عقب داد، من که بیرون کشیدم با کمی آب دهن خیسش کردم، وقتی گذاشتم دم سوراخش حس کردم انقدری تنگ باشه که در این فرصت اندک نتونم از پشت کارمو انجام بدم. خودمو زدم به اون راهو سوراخ جلو شو پیدا کردم، وقتی میخواستم هول بدم داخل بره گفت، کجا میزنی جلو نزن، ولی بهش گفتم حرف نزنه و بیشتر خم بشه، جلو موهای ریز و بور رنگی داشت، حقیقتا بهشت زیبایی بود، یک هول کوچولو کافی بود تا تماما داخل فاطمه جا بشه. جوری ناله میکرد که واقعا شک میکردم به سایز خودم. وقتی همه چیز جای خودش بود سینه هاشو گرفتمو شروع کردم به تلمبه زدن، فاطمه فقط داشت ناله میکرد، بعد از یه مدت احساس کردم تمام سنگینی وزنم در حال انتقال به سمت آلتم هستش، کشیدم بیرون، شورت مشکی فاطمه به طرز وحشتناکی پر شد از آب، اون تمام حجم استرس های من بود که فاطمه با اون چشمای سبزش ازم کشید بیرون.

نوشته: دلقک


👍 16
👎 42
140001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

819675
2021-07-12 00:57:43 +0430 +0430

دست از تو شورتت در بیار لطفا …

0 ❤️

819681
2021-07-12 01:12:40 +0430 +0430

خیلی کارکشته یی ، ما که نفهمیدیم از عقب کردیش یا جلو ؟ چه عجب یک نفر نگفت شیر کلفته و کمرم سفت ،در کل خاطره بود تا داستان

0 ❤️

819689
2021-07-12 01:53:11 +0430 +0430

به جرات میشه گفت وزن سنگینی داخل کص ننت🍆

4 ❤️

819692
2021-07-12 01:59:00 +0430 +0430

عه نمیدونستم کردن از کون برای زنهای متاهل خیانت حساب نمیشه
ممنون مه این قانون رو تصویب کردی😆😆😆

5 ❤️

819705
2021-07-12 02:32:14 +0430 +0430

نسیم خانم متوجه حرفم‌اگر نشدی خواهی شد این رفتارت برای اقداماتی که کردی خیانت هست که کردی و فراموش نکن . اینم که عجب دلیل مسخره ای هست که ایشون تصور کرده خیانت نیست ؟ واقعا چی‌فکر میکنید شماها؟ چه مرد یا زن هردو خیانت کردید نه فقط خانم خیانت کرده باشه

3 ❤️

819711
2021-07-12 02:46:10 +0430 +0430

مگه میشه؟ مگه داریم؟

0 ❤️

819714
2021-07-12 02:47:24 +0430 +0430

شما برو تو همون سیرک به نمایشاتت بپرداز دلقک خان
کستان مردازی با محتوای بانوان متاهل اصلاً حرکت قشنگی نیست!

2 ❤️

819718
2021-07-12 03:05:42 +0430 +0430

دیس دادم به زن متاهل

2 ❤️

819721
2021-07-12 03:22:38 +0430 +0430

دوست عزیر که دیس دادف بخ زن متاهل کاش دیش میدادی به زن متاهل و مردمتاها و مردی که متاهل هست هم همین اندازه کارش و‌بد ببینید نه فقط زن ها رو‌

2 ❤️

819736
2021-07-12 06:00:27 +0430 +0430

خدا رو شکر هنوز اعتقادات هست و از کون می کنند تا خیانت نشه 😂 😂 😂

3 ❤️

819743
2021-07-12 07:46:07 +0430 +0430

دمت گرم چون اسمت گویای همه چیزه . بیشتر از این حیفه که کلامی بهت بگم.

1 ❤️

819744
2021-07-12 07:52:48 +0430 +0430

فقط یه سوال برام باقی مونده چطوری وقتی داشتی لب میگرفتی و زبونت تو دهنش بود سفیدی زیر گلوشو دیدی ؟ یا دختره کلا صورتش بلوری و شفاف بوده که بعیده تا حالا چنین موجودی یافت نشده یا اینکه جناب عالی ناقص الخلقه هستی یه چشم هم زیر فکت داری که باز این به واقعیت نزدیکتره 😂

0 ❤️

819748
2021-07-12 08:23:19 +0430 +0430

فاطما گل در ایران

0 ❤️

819775
2021-07-12 12:53:28 +0430 +0430

وقتی میده از عقب خیانت نیست خانومهای پیج لطفاً نظر بدن جدی پرسیدم؟؟

0 ❤️

819781
2021-07-12 13:54:44 +0430 +0430

همون که نگفت کیر 25 سانتیمو کردم تو که تبدیل شد به دو تا فاطمه و هر کدومو 2 ساعت به 17 روشه سامورائی کردم و ناگهان شوهرش که نگران شده بود و اومد دنبالش و وقتی ما رو تو اون وضعیت دید حشری شد و اونم کردم !!! ارزش داشت

1 ❤️

819782
2021-07-12 13:57:19 +0430 +0430

هم سایتی گرامی 6234 جلو عقب نداره خیلی وقته که دیگه خیانت حساب نمیشه یه شیطونی کوچیکه اونم برای نجات خانواده 👿

0 ❤️

819806
2021-07-12 17:11:41 +0430 +0430

شماره فاطی رو ب منم بده

0 ❤️

819816
2021-07-12 18:08:35 +0430 +0430

این حجم از کوس و شعر واقعا از تو بعید نیست خخخ

1 ❤️

819828
2021-07-12 21:26:48 +0430 +0430

الحق که دلقکی حالا کجا ریختی کف دفتر توهمی جقی

1 ❤️

819838
2021-07-12 22:38:11 +0430 +0430

از شرق تا غرب از شمال تا جنوب همه شدن فقط جن ده یکی این وسط جن شهر نشده

0 ❤️

819985
2021-07-13 18:11:00 +0430 +0430

کص ننه دروغگو

0 ❤️

820119
2021-07-14 14:11:40 +0430 +0430

نگفتی شوهرش دیر به دیر باهاش سکس می کرد و خوب ارضاش نمی کرد…

0 ❤️

821937
2021-07-23 10:49:42 +0430 +0430

این همه راه رفت و برگشت 😅😅😅

0 ❤️

831546
2021-09-11 10:13:35 +0430 +0430

والله من خودم زن شوهردار کردم ولی ندیدم و نشنیدم یه زن متاهل که تازه از شوهرشم راضیه به این مفتی و راحتی راضی بشه به دادن. عجیبه…

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها