شیطونی با دوست همجنسم

1401/05/22

سلام
محمد هستم. ۲۱ سالمه از تهران.
داستان توی ۱۹ سالگیم اتفاق میفته. یه روز با دوست صمیمیم بیرون بودیم و داشتیم بستنی میخوردیم. اون دوران علاقه زیادی به پسرا داشتم و احساس میکردم همجنسگرا هستم.
دوستم یکی از کراش هام بود. بعضی شبا بدون فکر اون خوابم نمیبرد.
اون روز برای برطرف کردن نیاز جنسیم سعی کردم وادارش کنم تا یه کارایی باهم بکنیم.
مکالمه مون کم و بیش این شکلی بود :
بهش گفتم : بستنیت خوبه ؟
-آره خوبه
-میشه بچششم ؟
وقتی این سوال رو پرسیدم در مورد غیر بهداشتی بودن و اینجور چیزا حرف زد اما در نهایت یکم از بستنی شو لیسیدم. وقتی به این فکر میکردم که بستنی توی دهن اون بوده حس فوق العاده ای بهم دست میداد.
دقیقا یادم نمیاد چجوری اما با هم به خونه اون رفتیم و اونجا سعی کردم یکم بیشتر در مورد کار های خوب خوب حرف بزنم.
اون آدم ساده ای بود و گول زدنش آسون بود. پس من نقش یه دختر رو بازی کردم و اینجوری ازش لب گرفتم. توصیف لب گرفتنمون سخت بود. شگفت انگیز بود. اب دهن و زبونش روی دهن من بود و خیلی حال میداد.
بعد از این کار و از همون روش قبلی تونستم کاری کنم کیرشو نشونم بده. بعد از این برایش جق زدم. اینجا بود که دست از نقش بازی کردن بر داشتم و به همنجسگرا بودنم اعتراف کردم. دوستم واکنش خوبی نشان داد. گفت که از این کار ها لذت میبرد. بعد هم بهم گفت که دوست دارد شبیه به فیلم های پورن رفتار کند به خاطر همین اول من کیرش را ساک زدم. این کار چندش بود اما خب سعی کردم حل و فصلش کنم. مادر و پدرش ساعت ۱۰ می آمدند و آن موقع ساعت ۶ بود (یادم نمیاد ساعت چند بود شما بگیرید ۶). ۲ نفری رفتیم حمام. این که او قبول کرد برایم عجیب بود. او آدم سنگینی بود. بعد از حمام ۲ نفری به اتاق رفتیم و لواط را ادامه دادیم.
آن روز که گذشت ، چند روز بعد برای نخستین بار سکس کردیم. دوست صمیمیم که با او خاطره داشتم به دوستی تبدیل شد که دوستش داشتم و حالا یه رابطه عاشقانه با او دارم.
هنوز هم او را میبینم. اما دیگر کمتر لواط میکنیم. هنوز هم همجنسگرا هستم.

نوشته: محمد صادق لو


👍 5
👎 8
12801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

889858
2022-08-13 01:24:42 +0430 +0430

سپس پدرش آمد و با تعجب پرسید ، دارید لواط میکنید؟ از آنجایی که آدم ساده ای بود گفتیم نه داریم تونل میزنیم. تو هم بیا شاید به گنج رسیدیم. پدرش استقبال کرد و کیرشو کرد تو مغز اون کسمغزی ک اینو نوشته
نوشته جواد مهرانفر


889989
2022-08-13 17:02:48 +0430 +0430

⛔⚠️⛔⚠️⛔⚠️⛔⚠️
عکس آلت معظم‌تان را فقط در
تالار دوستی‌بابی پست کنید
وگرنه حذف خواهید شد

کاش می‌شد یه همچین اخطاری
برای داستانهای گلشعر داده بشه

1 ❤️

890012
2022-08-14 00:47:15 +0430 +0430

کیر تو کون هر دو تا تون با این خاطره نوشتنت

0 ❤️

890133
2022-08-14 12:29:06 +0430 +0430

بسیار هم ریدی و بد نوشتی الفاظ رکیک دوستان نوش جانت باد

0 ❤️

890207
2022-08-14 23:54:15 +0430 +0430

مادر و پدرش ساعت ۱۰ می آمدند و آن موقع ساعت ۶ بود
موضوع انشا تابستان خود را چگونه گذراندید با کون دادن و کص نوشتن در شهوانی

0 ❤️

890227
2022-08-15 01:13:35 +0430 +0430

این چه کس شری بود

0 ❤️