شب خاطره انگیز با دوست خاطره انگیز

1401/01/06

سلام به همه کاربرای خوب سایت.قبل از همه چیز بگم که
! این داستان همجنسگرایانست!
سه چهار ماهی بود ندیده بودمش دوستم امیرو میگم،آخه بخاطر کنکور وقت نمیشد و دوتامون باهم سرد شده بودیم و خبری از اون رفاقت قدیمی نبود.
تا اینکه یه روز به سرم زد ی مهمونی کوچولو بگیرم تا دور هم جمع شیم و یکمی حال و هوای این روزا رو عوض کنیم.
بهش زنگ زدم و گفتم اونم ی گروه واتسپ با چند نفر دیگه از دوستام زد و قرار شد بریم ویلا یکی از دوستام دور از شهر.
روز موعود فرا رسید و امیر اومد در خونمون دنبالم ی تیپ اسپورت سکسی زده و خوشتیپ کرده بود مثل همیشه بغلش کردمو ی اسپنک ب شوخی کردم و گفتم جون چ کون*ی:) خندیدیم و رفتیم ویلا.
بساط قلیون و بازی و شوخی رو شروع کردیم و حرف زدیم و تا اینکه یکی از بچه ها ی شیشه ودکا آورد و گفت بخوریم.
ماهم شروع کردیم و خوردیم و تموم شد تا رسید به مسخره بازیا و رقص مستی دیگه هممون بالا بودیم و شنگول البته من خیلیم مست نبودم و کمتر خورده بودم دیدم بچه ها به شوخی و اسم لواط دارن وارد فاز بدی میشن😂😂😂… (همه دیگه فک کنم جمع های پسرونه رو میدونن چ شکلیه) این میدونم امیر چند بار وسط رقص ب شوخی بغلم کرد و منم ی خورده حشری شدم.
دنبال شارژرم میگشتم ک فهمیدم تو ماشین جا گزاشتم و بدمم نمیومد با امیر ی خورده تنها شم😶 بهش گفتم بریم شارژرمو از ماشینت بیاریم اونم از خدا خواسته اومد و رفتیم سمت ماشین که یکم دور تر از ما بود.تو راه ی خورده ب امیر فکر میکردم،
امیر ی پسر سکسی با قد متوسط و سفیده بدنشم نسبتا فیته،قبلا ک رو مود گی بودم خیلی تو کفش بودم ولی یکی دوسالی بود از مودش اومده بودم بیرون و حس میکردم من اهلش نیستم.
رسیدیم به ماشینو رفتم تو ماشین یهو دیدم لبشو چسبوند ب لبم و هولم داد رو صندلی و گفت خیلی تو کفتم شروع کردم ب خوردن لبش.
ساعت دو شب بود و اونجام خلوت و تاریک. ماهم درحال لب گرفتن دستشو کرد تو شلوارم و کیرم ک داشت می‌ترکید و گرفت تو دستای نرمش. سرشو برد سمتش و شلوارمو کشید زیر کونم و زبونشو از زیر تخمام آروم کشید سرش و فرو کرد تو دهنش خوب می‌خوردش و با دستم موهای کوتاهشو گرفته بودم عقب جلو میکردم. سرشو گرفت بالا
-جون چه گندست و رگاش سفت شده
+آره عزیزم بیا بالا
اومد بالا و دوباره لباشو قفل کردم تو لبام
اینبار نوبت من بود کیرش ک تو دستم بود و گزاشتم رو لبام بوس کردمو کردم تو دهنم، لعنتی دستشو برده بود سمت سوراخم داشت می‌مالید داشتم دیونه میشدم ب سختی چرخیدم سمتش و کونمو گزاشتم جلو اون کیر خوشکلش کیرش سفید و متوسط بود.
ی تف انداخت روش و زبونشو کشید روش کیرشو گزاشت دم سوراخم و روش می‌کشید لعنتی خوب بلد بود دیونم کنه
+امیر میشه بکنی تو😶
-چیه دوسش داری
+آه لعنتی شروع کن دیگه
آروم فرو کرد داخلم هرقد ک میرفت بیشتر داغیش منو فرا می‌گرفت تا آخر فرو کرد و ی آه کوچیک کشیدم نگه داشت چند لحظه ای
دستشو برد و کیرمو گرفت و می‌مالید شروع کرد عقب جلو کردن می‌کشید بیرون باز میداد داخل تا اینکه تند تندش کرد من نفسم خیلی زیاد شده بود شیشه بخار کرده بود یهو وایستاد و گفت من طعم اینو نچشم کشید بیرون و شروع کرد ب خوردن کیرم ک حسابی خیس ش
نوبت من بود تا اون کون سفید شو حال بیارم ی تف زدم ب سوراخ صورتی تنگش و انگشتمو فرو کردم تا جا باز کنه آخه کیرم از اون بزرگ تر بود بعد کلی ور رفتن گزاشتم روش و کردم داخل ی آهی کشید
نگه داشتم تا خوب آماده بشه و ی تف انداختم و شروع کردم عقب جلو کردن امیر مثل ی دختر زیر لب آخ و اوخ می‌کرد ک این منو حشری تر می‌کرد
دیدم آبش پاشید رو صندلی ماشین منم چند لحظه بعدش خالی کردم تو کون خوشکلش و افتادم روش گردنشو میخوردم

  • چقد عالی بودی
    +آره خیلی حال داد چ دور کشفت کردم 😂
  • با تو برنامه داریما
  • اهوم تمیز کنیم بریم پیش بچه ها میفهمنا
    یه لب ازش گرفتم و تمیز کاری کردیم و رفتیم ویلا که دیدیم بچه ها اینقد بالا ان اصلا نفهمیدن و دارن بساط جوجه میکنن.
    اون شب گذشت و به روی هم نیاوردیم دیگه ولی میدونم باز تنها بشیم… :)

نوشته: miwoo


👍 2
👎 2
7801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید