سالهای پیش یک روز زن همسایه روبرویمان در اهواز وقتی منو دید گفت بیا داخل منزلمان یک موش رفته تو راه اب من هم سریع رفتم داخل منزلش و بعد از کلی جستجو در راه اب موشی ندیدم و امدم که بیام بیرون از منزلش گفت بیا داخل دستهاتو بشور و برو من هم قبول کردم و رفتم سر حوضی که روش شیر آبی بود تا دستامو بشورم که یهو دستامو گرفت و خودش شست و بع با دامنش شروع به خشک کردن ان کرد که با دیدن رانهای سفید و سکسی نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و دست بردم روی رانهاش و قدری ماساژ دادم که دیدم دستامو گرفت و گفت بیا بریم داخل اطاق خواب انجا این کار را بکن اینجا تو حیاط زشته. من هم باهاش رفتم تو اطاق خوابش و او سریع دامنوشو در اورد و گفت حالا ماساژ بده که من با ماساژ دادن شورتش را کشیده پایین و شروع کردم با کوسش ور رفتن که خودش گفت بخوابونم روی تخت و من این کار را کردم و ضمن انکه لختش کردم او هم مرا لخت کرد و با کیرم ور رفت تا بعدش گفت بزارش تود کوسم و من هم این کار را با ولع انجام دادم و خیلی زود بعد از چند تلمبه زدن ابم امد ولی او با انداختن دو پایش پشت کمرم و فشار دادن به پشتم نگذاشت ابم را بریزم بیرون و من گفتم ممکنه حامله بشی و او گفت از خدامه که حامله بشم. من گفتم مگر شوهر نداری گفت چرا دارم ولی او نمیتواند مرا حامله بکنه واز شما خواستم بیایی این کار را بکنی و خلاصه من قدری فکرم راحت شد و بهش گفتم او الان کجاست گفت رفته مشهد از امام رضا بخواد تا مشکلش را برطرف بکنه و نت از فرصت استفاده کردم تا برگرده و با هم سکس علیکی بکنیم بهش بگم حاجتت قبول شد. خلاصه این باعث شد تا شوهرش از مشهد برگرده ما هر روز چند بار باهم سکس داشته باشیم که البته بعد از یک هفته اثار حاملگی درش پیدا شد و ما هم بعد از یک ماه از ان خانه اجاره ای بریم جای دیگری که دیگه ازش خبر نداشتم بچه چی شد.
نوشته: محمود
سکس علیکی
جان؟ چی؟
اصل داستان اینه که شوهر اون زن، دیدت و کشوندت تو خونهش که مار بگیری و تو سراغ مار رو ازش گرفتی، شلوارش رو کشید پائین و گشادت کرد. آبش رو هم ریخت توت و گفت اگه حامله شدی، ازین محلّه برو که تو هم حامله شدی و هم ازون محلّه رفتی و الان تنها پدری هستی که مادر شدی!
ابله بیسواد الدنگ خالیبند! گلدستههای تمام مساجد حوالهت بادا!
با اختلاف بهترین داستان شهوانی که تو این ده سال با سه تا اکانتم خوندم
پسر تو فوق العاده ای حتما به نوشتن ادامه بده منتظرم
ای شیر اب حوض خشک خشک تو کونت
ای کیر شوهر همسایه تو کون اجاره نشینت یکم خلاقیت بده اخه به کستانت
میخوای بگی اون بچه از نسل تو بوجود میاد ؟!!!
یعنی یه خاخولی مثل تو میشه؟
چه جنایتی …جنایت علیه بشریت…باید قپونی ببرنت دادگاه جنایات جنگی لاهه شعبه حوزه علمیه قم ، بدون محاکمه بندازنت تو بشکه تا ابد همونجا بمونی البته اگر واجبی بخوردت ندن.
نوشتهٔ محمود افغان بوده احتمالاً
ربطی به اهواز نداشته
کیر امام رضا تو کونت محمود ، تو چقدر چاخان میکنی
داستانت که خیلی مزخرف بود
ولی عنوانش و اینکه وسیله دست امام رضا شدی تا بتونه حاجت روا کنه اون زن و شوهرو خیلی خنده دار و جدا خلاقانه بود
درضمن بعد یک هفته حتی دقیقترین آزمایش خون هم نمیتونه نتیجه رو مشخص کنه (حداقل ۲ تا ۳ روز بعد از لانه گزینی هورمن hcg به حد کافی زیاد میشه که کیت بتونه تشخیص بده، چند روزم ممکنه لقاح یا تخمک گذاری طول بکشه) بعد چطور تو نشانه هاشو تو یک هفته دیدی؟ شکم زن باردارم که چند ماه طول میکشه بزرگ بشه
زن همسایه ما هم بچه دار نمیشود چطور است ما هم شوهرش را روانه مشهد کنیم تا بلکه آنها هم بتوانند لذت بچه داری را بچشند؟؟!!
هیچوقت کسی دنبال اثار فاخر هنری تو شهونی نبوده ، ولی خدایی دیگه آنقدر هم کصوشعر نبود شهوانی