سلام این داستان گی هست پس فقط اونایی که دوست دارن بخونن
من سجادم 18 ساله از مشهد
بدنم تو پر و گوشتیه و باسنم چون ورزش میکنم بزرگه
از بچگی زیاد با پسرای محله مون کون همدیگه میذاشتیم ولی این داستان فرق داشت
یه شب خونه عموم دعوت بودیم ک همه فامیل دور هم جمع بودن
دوتا از عموهام خونه هاشون به هم خیلی نزدیکه واسه همین اخر شب واسه خواب نصف مهمونا رفتن خونه اون یکی عموم و خونه ای که ما قرار بود بخوابیم خلوت تر شد
پسر عمو هام ک تو این داستان باهاشون بودم حسین ۲۰ ساله و امیرضا ۱۸ ساله هستن
من بودم و دوتا از پسر عمو هام و خانواده هامون
که به بهانه پی اس رفتیم تو اتاق و درو قفل کردیم
هرسه تا تشک پهن کردیم و نزدیک به هم خوابیدیم
ساعتای یک بود دیدم حسین داره میاد سمت من و چشاشم بستس
باخودم گفتم حتما خوابه محل ندادم ولی چون پشتم بهش بود ترسیدم
یهو دیدم از پشت چسبید بهم
منم یکم خودمو تکون دادم دیدم اصلا ول نمیکنه و همچنان هم خودشو به خواب زده
منم چشامو بستم بعد چند دقیقه دیدم داره سیخم میکنه که شلوارمو در بیاره منم مثل سگ حشری شدم از این پررررو بودنش
گذاشتم راحت در بیاره
در گوشم اروم گفت بزارم توش؟
منم سرمو به نشونه تایید تکون دادم
یکم انگشتم مرد تا باز شم و یواش کیرشو گذاشت دم سوراخم و یکم فشار داد تا سرش رفت داخل
یکم گذاشت تا جا باز کنه
چند دقیقه اروم عقب جلو کرد تا قشنگ باز شد بعد شروع کرد به تلمبه های سنگین
انچنان کیرشو میکوبید تو سوراخم که حس جنده هارو گرفته بودم
بهش گفتم محکم تر بزن
اونم با تمام توانش کیرشو فشار میداد تو کونم
یه ده دقیقه تلمبه زد تا اینکه ابش اومد و من جر خورده بودم
یهو دیدیم امیررضا داره مارو نگاه میکنه
تا فهمید ک دیدیمش گفت چطور بود حال کردین؟
که حسین با خنده جواب داد جات خالی
گفت کصافتا منم میخام منم دیگه دیدم ضایع اس و چون وسط خوابیده بودم کونمو چرخوندم به سمتش
اونم کیرش کلفت تر و گوشتی تر بود
یه تف زد رو کیرش منم که کونم باز شده بود با یه فشار کوچیک تا اخر رفت توم
چقدر حرفه ای تلمبه میزد اصن نمیتونم توصیفش کنم من غرق لذت شده بودم چشامو بسته بودم و نفس نفس میزدم
پوزیشن رو عوض کرد پاهامو انداخت رو شونش و کیرشو گذاشت داخل شروع کرد به گاییدن من
تاحالا اینقدر گاییده شدن بهم لذت نداده بود
حس میکردم زنش شدم
کمرش خیلی سفت بود خیلی خوب و محکم هم تلمبه میزد
خلاصه یه بیست دقیقه روم بود و ابشو ریخت تو کونم
این داستان اولین سکسی بود که واقعا تو زندگیم لذت بردم امیدوارم شمام لذت برده باشید
نوشته: Sajad
Y_ya@
عمه جنده بد چک و پوز، اگر از این داستانا حالت بد میشه، چرا میشینی و با علاقه میخونی ؟
سوال فنی داستان اینه که نصف شب به دو نعر خدمات ارائه دادی اونم با اون توصیفی که از کلفتی داشتی بعد قبلش اصلا تخلیه هم نکرده بودی
دوما کون آدمی مثل کوس زنا نیست که راحت بشه داخلش تلمبه زد و نیاز به آماده سازی داره
اینکه دوست داری با پسر عمو هات سکس کنی معلومه ولی مخاطب رو خیلی معذرت می خوام خر فرض نکن
میگن شما پشتت به ماست !
به هرکی برسی میدی
عجیب بود !
واقعی!
نبود!
یه سوالی که یه مدتیه ذهنمو درگیر کرده اینه که مگه شما جنده ها از کونتون عن در نمیاد؟ مگه اون تو پر از گوه نیست؟ چجوری در همه حالتی و هرجا شد سریع کونتون میذارن؟ حالشون بعم نمیخوره از بوی عن؟
خودتون اذیت نمیشید؟
بعد چجوری فورا انقد راحت کیرش میره تو ؟
چجوری شماها حال میکنید که اینجوری میکننتون؟
برای صحنه سازی و باور پذیری ماجرام که شده بگو رفتم کونمو شستم
حالمون بهم خورد با تصورش