حسین و نوجوان افغان

1402/12/05

سلام من حسینم ۳۲ سالمه
این داستان گی هست اگه دوس ندارین نخونین
از خودم بگم قدم ۱۸۵ وزنم ۸۳ سفیدم و تپل کون تقریبا گنده(یکی بهم میگفت جنیفر)
از بچگی گرایش به مفعول بودن داشتم…دو سه باری هم سافت رفتم ولی دخول نداشتم…دو سه سالی میشد رابطه نداشتم و اوبم زده بود بالا
ولی رابطه نداشتم…تایپم همیشه سن پایین بودن واسه همین خیلی سخت گیر بودم…میخواستم کون دادنو تجربه کنم…توی ربات ناشناس میچرخیدم و دنبال کیس بودم شاید یه ماهی میشد…یکی خودش بهم درخواست داد اسمش امیر بود ۱۶ سالش بود…یکم حرف زدیم چند تا عکس رد و بدل کردیم…من همیشه گرایش به سی سی بودن داشتم ولی تو هیچوقت تو رابطه سیسی نبودم…تا حدودی لوازمم داشتم یه دیلدو کوچیک و چند تا لباس دخترانه…
خلاصه عکسامو که دید خوشش اومد اونم بد نبود یه کیر تقریبا ۱۳ ۱۴ سانتی با پشم از پشمش خوشم اومد…مشکلمون این بود مکان نداشتیم…
ولی انگار می ترسید…گفتم میام دنبالت بریم یه دوری بزنیم اشنا شیم فقط حرف بزنیم گفت باشه…محصل بود گفت ساعت ۱۲ و نیم بیا سر لوکیشن فقط باید حتما قبلش بره یه سر خونه گفتم باشه…
بهش گفته بودم رو نظافت حساسم بدم میاد طرف بوی بد بده(خدایی نمیداد)
خلاصه کامل شیو کردم و خودمو تمیز کردم و یه شورت زرشکی سکسی دخترونه داشتم پام کردم با یه جوراب ساق بلند تا بالای زانو پوشیدم روشم شلوار جین تنگ و یه تی شرت…واقعا بدنم سکسی شده بود ادکلنم زدم و رفتم اطراف شهریار بود…نیم ساعت فاصله داشتم
از طرفی استرس داشتم اونم تا حالا سکس نکرده بود…
زنگ زدم با ده دقیقه تاخیر اومد معلوم بود خجالت میکشه…گفتم دیدی ترست الکیه من فقط دنبال حالم گفت اره معلومه نگاه به پاهام کرد گفتم چطورم گفت تو عکس که عالی بودی الان با لباسم خوش تیپی:)
حشر داشت از چشام میزد بیرون دستمو بردم رو کیر نیمه راستش یکم انحراف داشت تو دستم راست شد گفت وای چه حس عجیبی گفتم میخوای بریم جای خلوت یه حالی کنیم؟گفت بریم این نزدیکیا یه کوه هست هیچکس نیست بریم اونجا…
منم دست به کیر با ولع تمام رفتم کل مسیر دستم رو کیرش بود اونم میخندید…رسیدیم مقصد و یه جای خلوت پیدا کردیم تو کوه پایه وسط هفته بود و خلوت هیچکس نبود…البته شیشه ماشینم دودی جوری که نزدیکم میشدی توش معلوم نمیشد…
شلوار اسلش پاش بود بندشو باز کردم گفتم با ساک پر تف مجلسی چطوری خندید گفت خوبه…تو کونم عروسی بود کیرشو کشیدم بیرون سرمو بردم روش بوی شامپو میداد بالاشم پشماشو حالت هفتی اصلاح کرده بود روی کیرشم پیشاب بود…
سرمو بردم رو کلاهک کله قارچیش گفت اوووف از سرم گرفته بود فشار میداد رو کیرش کیرش میخورد ته گلوم یه بار داشتم بالا میاوردم یه دقیقه ای خوردم اومدم بالا با خنده گفتم چته وحشی خفم کردی:)
خندید گفت خیلی حال میده بازم بخور گفتم باشه…کفشمو در اوردم پامو گذاشتم رو پاش پامو گرفت تو دستش گفت جووون چه پاهایی رونمو فشار داد…
منم کمربندمو باز کردم یواش یواش دادم شلوارمو پایین تا زانو
جورابمو دید گفت اوووف بعدش چشمش افتاد به شورت سکسیم گفت جووون چه کصی هستی الان باید خونه بودیم قمبل میکردی برام
گفتم باشه بعد بعد پاهاموداد بالا یکم اومد سمتم رون پاهامو خورد اصلا یه جوری میشدم حس عجیبی بود اوج شهوت بودم…
همش میگفت اووووف گفت چیکار کنیم گفتم میتونی بری صندلی عقب؟گفت اره اول اون رفت بعد من صندلی های جلو رو کامل دادم جلو بعدشم شلوارمو کامل درآورد با اینکه استرس داشتم کسی بیاد…رفت عقب منو که دید دارم میام گفت جوووون…
پاهامو گذاشتم کف ماشین قمبل کردم به سمتش دور و ورمم هی نگاه میکردم با اینکه احتمال بگا رفتنمون کم بود…شورتمو داد پایین اول کونمو بو کرد گفت جوووون بعد شروع کرد لیسیدن کونم داشتم دیوونه میشدم…بعد مدتها تجربش کردم عالی بود هر از گاهیم اسپنک میزد و لپای کون گندمو فشار میداد…بعد یکی دو دیقه به سختی برگشتم سمتش چون جا کوچیک بود اومدم نشستم روی صندلی کنارش باز خم شدم و شروع کردم خوردن کیرش دوباره پیش ابش اومده بود آن چنان با ولع میخوردم هردومون کیف کرده بودیم بازم دو دقیقه ای خوردم براش گفتم بیا وسط صندلی بشین رفتم وسط دو تا پاهاش به پشت نشستم روی کیرش لای کونمو میکشیدم روش اونم همش میگفت جووون…
یه دقیقه ای همین حالت گذشت گفت بکنم تو گفتم نمیشه کثیف کاری میشه باید قبلش برم دستشویی گفت باشه…گفتم تف بزن یکم بزار آبت بیاد یه کم تف زد اول به کیرش بعد به کونم قشنگ لزج شده بودیم
نشستم روش و چاک کونمو روی کیرش عقب جلو میکردم اونم دستشو کرده بود زیر تیشرتمو و شکممو میمالید اصن رو ابرا بودم یکی دو دقیقه نشده بود اوف اوفش بلند شد گفت داره میاد گفتم عیبی نداره جاش خوبه تندتر عقب جلو کردم و اوووم اوووم میکردم…که ابش اومد لای کونم اصن حس دیوانه کننده ای بود بعد مدتها…
بلند که شدم دستمال برداشتم لای کونمو کیر و خایش و یکمم از صندلی خیس بود خشکش کردم گفت جووون عجب چیزی هستی…گفتم حال داد ممنون…لباسشو پوشید منم رفتم جلو شلوار و کفشمو پوشیدم و صندلی رو به حالت قبل برگردوندم…
اونم اومد جلو و از اونجا دور شدیم…تو راه میگفت نمیشه کونم بدی بهم گفتم آخه تو ماشین نمیشه گفت خب خونه جور کن گفتم شرایط خونمون جوریه خالی نمیشه تو نمیتونی جور کنی؟
گفت مادرم که صبح میره سرکار داداشم ظهر میاد ناهار میخوره میره سرکار بره خونمون خالی میشه میای بریم تا ساعتای پنج وقت داریم…
گفتم بگا نریم گفت نه گفتم بابات چی گفت فوت شده گفتم متاسفم…
ساعت های دو بود رفتیم سمت خونشون تو راه گفت دهنت سرویس راست کردم باز خندیدم دستمو گذاشتم روش گفتم منم حشرم نخوابیده هنوز گفت بریم حشرتو میخوابونم خودم…رسیدیم سر کوچشون گفت وایسا اینجا بهت زنگ میزنم یه ربعی شد زنگ زد گفت داداشم رفت زود بیا فقط تابلو بازی در نیار گفتم باشه…
رفتم یه خونه ویلایی داغون…لباس راحتی پوشیده بود خونشونم یکم بوی بد میداد ولی حشر بالا بود:)
گفت میخوای بری دستشویی برو گفتم نیت کردن پرده مارو بزنی خندید گفت خودت گفتی خب:)
رفتم دستشویی خودمو خوب تمیز کردم و شستم…برگشتم گفتم تو هم برو یه ابی به خودت بزن گفت باشه گفتم امنه یهو کسی نیاد تو این وضع ببینتمون گفت دو ساعتی وقت هست زود میام…ساعت دو نیم شده بود رفت دستشویی منم لباسامو در اوردم فقط جوراب ساق بلند و شورت بنفشم پام بود دو سه دیقه بعد اومد منو دید گفت جووووون…
سریع رفتم سمتش زانو زدم جلوش شلوارک و شورتشو کامل از پاش در اوردم فقط رکابی مشکی پاش بود سرمو بردم زیر خایه هاش شروع کردم لیس زدن گفت جوووون از سرم گرفته بود و به کیر و خایش فشار میداد با زبون از رو خایش اومدم سمت کیر نیمه خوابش با دستم دادمش بالا و با زبون تا بالای کیرش اومدم بعد کلاهک کیرشو گذاشتم دهنم چند تا میک زدم گفت اخخخخخ نیمه راست بود کلشو تو دهنم جا دادم تو دهنم راست شده بود با دو دستش از صورتم گرفت و تو دهنم تلمبه میزد از حشریت زیاد هر دومون تف از لب و لوچم میریخت بیرون…
دو سه دقیقه ای دهنمو گایید بدجور قشنگ تا گردنم خیس بود…اشاره کرد به دشکی که انداخته بود گفت برو روش منم رفتم تو راه یه اسپنکی زد در کونم گفت ببخشید تخت نداریم تخت بیشتر حال میداد گفتم عیبی نداره گفت داگی شو شدم یه قوس کمر خوشگل دادم گفت جووون مگه میشه این کونو نخوره ادم…زانو زد پشتم و شروع کرد خوردن کونم مثل سگ لیس میزد سوراخمو لپای کونمو حتی خایمو …یه تف انداخت دم سوراخم یکم با انگشت مالیدمش بعدش یه انگشت کرد توش بازی میداد میگفت جوووون بعد اومد رو زانو پشتم یه تف انداخت روی کیرش گذاشت دم سوراخم گفتم اروم فقط وحشی بازی در نیار خندید گفت باشه…فشار داد گفتم آیی اروم گفت باشه به خودم اومدم دیدم تا ته کرده توم گفت جوووون چه زاویه ای…یکم سوزش داشتم لذت یادم رفته بود یکم عقب جلو کرد کمتر و کمتر شده بود یکی دو دیقه بعد صدای شالاپ شلوپشو دوس داشتم میکوبید در کونم سرعتی نبود ولی قدرتی بود:)
حسشو دوس داشتم ترکیب صدا و در اختیار بچه محصل بودن از نظر فکری داشت روحمو بازی میداد…ناخودآگاه شروع کردم اه و ناله کردن اخ و اوخ میکردم…اونم جون جون از دهنش نمی افتد…حس کردم خشک شده گفتم تف بزن در آورد تف زد دوباره کرد تو کمرم خسته شده بود گفتم نزدیک ارضا نیستی گفته نه گفتم خسته شدم سرپا دوس داری گفت اره بلند شد منم سرپا شدم تکیه دادم به دیوار کونمو دادم عقب دستامو گذاشتم رو دیوار گفت جووون دوباره بدو بدو اوند پشتم و کیرشو گذاشت قدش کوتاه تر بود بیشتر اومدم عقب تا برسه کیرش به کونم یه تف دوباره کرد رو کیرش و فرو کرد گفتم اخخخخخ…شروع کرد تلمبه زدن گفت خوبه دوس داری اینجوری؟گفتم اووووم عالیه ادامه بده اونم تند ترش میکرد صدای شالاپ شلوپش دیوونه کننده بود یه دفعه گفت ای آی ای گفتم اخ کیر میخوام آب کیر بده بهم گفت داره میاد…
یهو کونمو در اوردم برگشتم سمتش زانو زدم جلوی کیرش
کیرشو گرفتمو براش جق زدم روی صورتم کیرش تو دستام نبض میزد ابش پاشید روی صورتم چشام حتی موهام:)
گفت اووووف بعد کیرشو از دستم گرفت چشامو بسته بودم…چند بار زد رو لبام گفت جوووون عجب چیزی هستی تو:)
بعد بلند شدم صورتمو خشک کردم و رفتم دستشویی ساعت حدود چهار بود و دیگه موندن جایز نبود و لباس پوشیدم و زدم بیرون
امیدوارم لذت برده باشید…

نوشته: حسین


👍 22
👎 3
21301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

972473
2024-02-25 00:20:43 +0330 +0330

عالیه بازم بنویس

0 ❤️

972489
2024-02-25 00:56:51 +0330 +0330

اول شورتت زرشکی بود بعد یهو شد بنفش!؟این تغییر رنگ رو چجوری توضیح میدی!؟

5 ❤️

972508
2024-02-25 03:41:58 +0330 +0330

بچه دبیرستانیه عجب کار کشته و همه کاره بوده…
خب داداش بزرگتر میگفتی جور در بیاد 😏

3 ❤️

972509
2024-02-25 03:44:00 +0330 +0330

بعدم افغان بودنش کجاش بود…‌

1 ❤️

972529
2024-02-25 07:49:28 +0330 +0330

باکمتر از سن خودت بودن واقعا خیلی کیف میده 🤤

1 ❤️

972549
2024-02-25 12:08:25 +0330 +0330

سلام خوش بحالت کاشکی یه همچین چیزی هم گیر من میومد و براش سنگ تموم میزاشتم .چون خیلی خیلی خیلی عاشق فاعل افغان هستم . مخصوصا اگه سایزش بزرگ نباشه عالیتر هست .از شیراز هستم تنگ تنگ به شرط .۴۰ ساله .

2 ❤️

972581
2024-02-25 19:33:33 +0330 +0330

افغانی رو باید گایید

2 ❤️

972584
2024-02-25 21:26:44 +0330 +0330

کیرم دهنت که به کونیا کون میدی بیا به خودی بده خو لاشی 👌

0 ❤️

972658
2024-02-26 04:52:48 +0330 +0330

عجب چیزی هستی داستانت هم باحال بود🌹

1 ❤️

972688
2024-02-26 10:51:53 +0330 +0330

منم یک دوست افغانی دارم که براش ساک میزنم و شرتای خواهر محجبمو براش میبرم افغانیا عالین

2 ❤️

972713
2024-02-26 16:12:59 +0330 +0330

عااالی بودی ادامه بده
منم دوس دارم فاعل سن پایین داشته باشم

0 ❤️

972729
2024-02-26 18:41:17 +0330 +0330

خوب بود
منم چند بار به پسرای کم سن افغان کون دادم و خیلی حال کردم

2 ❤️

972772
2024-02-27 01:42:42 +0330 +0330

دو فاعلیم
۱۶ و ۳۰ ساله
پایه بودی بگو

0 ❤️

978677
2024-04-07 02:11:36 +0330 +0330

دمت گرم دستی هم به سر ما بکش

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها