سلام
من پویان هستم ۱۹ سالمه ودارم برای کنکور میخونم‌که بتونم تو رشته مورد نظرم قبول بشم .
قدم ۱۸۰ و وزنم ۱۰۰ تپل هستم ،رنگ پوستم گندمی و بدنم کم مو هست و اصلا ریش ندارم کم پشت هست .ولی پشم خایه زیاد دارم .اصلا تو فکر گی و سکس نبود بیشتر وقتم تو کتابخانه و کلاس میگذره .حداقل ۹ساعت کتاب میخونم .پارسال ازاد تهران قبول شدم نرفتم من میخوام برم دانشگاه سراسری چون وضع مالیم خوب نیست.
من تو لوازم پزشکی کار میکنم ،انبار داری و پادویی یه حقوق میدن که خوبه تا اینکه چند هفته پیش چون کاسبی کساد شده بود عذر منو خواست و منم رفتم دنبال کار جدید تا تو یه کافی شاپ کار پیدا کردم .صاحبش یه پسره بود حدود ۲۷ که قد بلند و خیلی خوب بود اوایلش ماهی ۲ بود .چند هفته از کارم گذشت که وحید صاحبکارم گفت پویان من میخوام برم باغ دنبال کارگرم ۵۰۰ میدم کار زیاد دارم گفتم من میام بدین به من خیلی زیاد بود کارش کل باغ از ۸صبح تمیز کردن شروع شد تا ۹شب .دیگه از خستگی دم حال چرتم گرفت وقتی بیدار شدم حدود ساعت ۱۱ بود .دیدم وحید میگه پویان بیا شام بخوریم .گفتم من باید میرفتم گفت نگران نباش با گوشیت به خانوادت اطلاع دام که شب نمیری .پشو لباسات عوض کن دوش بگیر صبح میرسونمت بیا حال کنیم .
منم رفتم دوش گرفتم ولی از شانس بدم شورتم خیس شد افتاده بود زمین .گذاشتم تو کیفم شلوارم‌پوشیدم رفتم یکم غدا خوردیم و شروع صحبت گفت من چند وقته دوست دخترم رفته سفر و کمرم پره و نمیدونم چیکار کنم که با خنده گفتم چرا جق نمیزنی گفت دیر ارضا هستم خسته میشم و…گفت پویان اگر ۳برابر کارگری امشب بهت بدم میتونی جای دوست دخترم برام بگیری امشب .یکم فکر کردم و گفت فقط لاپا گفت نه که گفت حالا پاشو لباس بکن وای پاهام داشت میلرزید اونم مست کرده بود و گل زده بود .گفت ۲ میدم بهت ولی خوارتو میگام تو چند ساعت منم ازشدت پول لازمی قبول کردم .وای اولین بار بود که کیری جز مال خودم میدیم گفت خوابه بازر دهنت اروم میک بزن وایی یه طمع بدی داشت وایی بعد یکم خوردن بزرگ شد .گفت داری امادش میکنی .گفت تا حالا سکس گردی که گفتم نه گفت پس امشب زنم میشی وایی یه کرم اورد با انگشتاش میمالید به سوراخم و هی میگفت چرا اینقدر پشم داری ،از این به بعد باید تمیز باشی وایی وقتی انگشت میکرد تو یه جوری میشدم و گفت پویان وسط کار ابت بیار میگامت جوری نتونی راه بری بعد من باید ابت بیاد اینکه میگفت غیر ممکن بود و دستم نبود گفت داگی شو وایی اول با انگشتاش باز کرده بود ولی کلفت بعد که کرد تو فقط جیع زدم خودمو کشیدم جلو ولی افتاد روم خیلی گریه کردم گفتم پول نمیخوام بزار برم ،هرچی التماس کردم فقط محکم تر میکرد تو وای تمام دلم و خایم درد گرفته بود .ولی تند تر میکرد و میزد رو کونم وایی کلی گریه کردم حدود ۲۰ داشت میکرد که یهو تند کرد گفت داره میاااااااد وایی کشید بیرون کرد بازور تو دهنم مزه بدی داشت گلومو گرفت گفت بخور وایی یه ته استکان بود .وایی داشتم خودمو پاک میکردم که متوجه شد ابم زودتر امده وایی ترسیدم ازش گفت الان کاریت ندارم ولی تا صب وقت زیاده بلند شدم رفتم دوش گرفتم‌یه گوشه نشستم با زور لباس پوشیدم کونم ذوق ذوق میکرد و از خودم بدم میوند .دوستم بهم زنگ زد گفت پویان کجایی و داشتم حرف میزدم که نفهمه دیدم وحید امد تو اتاق و گوشی از دستم گرفت گفت شما دوست پویانی که گفت اره وگفت عکس های پویان دیدی که ازش خواهش کردم و انم گفت بگو بیاد اینجا یا من میگم دوستام بیان که مجبور شدم بکم بیاد که گفت تنها نیست و ارمانم هست همکلاسیام هستن ۱۹ سالشون هست امدن.فرشاد جنوبی هست و ارمان تهرانی هرسه پشت کنکوری .امدن رفتم دیدنشون و رفتن استخر و امدن تو گفتم ویلای دوستم هست .وحید امد گفت پویان برو تو اتاق اماده شو که گفتم نمیشه الان نباشه ابروم میره گفت همین الان .رفتم تو اتاق حدود ساعت ۴ صبح بود .فرشاد و ارمان هم توجکوزی بودن وه وحید گفت بیان تو میخوام براتون فیلم بزارم .ما رفتیم تو اتاق خرپشته درب ها وحید بست و تو اتاق دوربین داشت از قبل انگار اماده بود .کیرش دوباره صفت بو شروع به دراوردن لباسام کرد و منم بی اطلاع که بچه ها دارن میبینن منو گایید وای چقدر درد داره کمرت خالی باشه و بکننت وایی ابشو ریخت رو صورتم و منم بی حال افتاده بودم رو تخت و رفت پایین دیدم صدای صحبتش با ارمان و فرشاد میاد که اوناهم انگار داشتن جق میزدن با فیلم من و که وحید میگه جق نزنید برین بالا باحاش حال کنید .دیدم فرشاد و ارمان امدن بالا .وایی تو دوستی دوسه بار دیده بودم لباس عوض میکردن معلوم بود ولی فکرشو نمیکردم شاگرد اول مدرسه بشه کونی وایی فرشاد گفت ارمان تو بیرون باش من دوست دارم تکی باشم وایی دیگه اجازه نمیگرفتش شروع به کردن کرد و گفت چه شبی امشب دیگه بی حال شده بودم اصلا نفهمیدم که ارمان کی کرد وقتی بیدار شدم که دیدم بغل وحید تو اتاق خوابم .حدودای ساعت ۴ عصر بود .وحید کلی معذرت خواهی کرد و پول برام کارت به کارت کرده بود یه مقدار بیشتر از توافقمون ولی سوراخم خون امده بود اینقدر فرشاد بد کرده بود . یادم نبود بگم فرشاد این کارو برام جور کرده بود و با وحید دوست بود .
رفتم مایین که برم فرشاد گفت ببخشید دیشب خیلی روت پاچیدموو من از شدت خستگی یادم نبود .خلاصه فرداش با اقا وحید تو مغازه بودیم که وحید گفت اگر با من کار کنی نیازی به درس و دانشگاه نیست هر شب مهمونی حداقل تا یه سال اول ۲تا ۳ شبی کاسبی ولی ۵۰%مال من که گفت میریم ویلا و من مشتری میارم پول میگیرم و نصف نصف حدودا ۶ماه کار کردم خوب پولی به جیب زدم ولی کونم گشاد شده بود و گروهی میدادم الان چند ماه وحید رفته ترکیه برای اقامت اقدام کرده و منم میخوام برم کیر ایرانی خوردن بسته .الان کیر میبینم حالم بد میشه .شورتمو خیس میکمم

نوشته: گی